نثر باولر، بی پرده، شیوا و جذاب است.
این کتاب مخاطبین را شگفت زده خواهد کرد.
نامه ای عاشقانه به زندگی.
گاهی همین توانایی زیستن در لحظه، به نظر موهبتی می آید. درد من به شکلی به درد دیگران متصل است. در خواربارفروشی، خستگی را در چهره ی مادر جوانی می بینم و کمکش می کنم کارت بکشد. می ایستم تا با مرد بی خانمانی که آن گوشه نشسته، حرف بزنم. آزادانه و بی هیچ گونه کینه ای بذل و بخشش می کنم. می توانم ببینم که مردم چطور به سختی تلاش می کنند آن را به دست بیاورند؛ اما دیوارهایی که آن ها را از فروپاشی حفظ می کنند، چقدر سست اند.
دو ماه بیشتر برای زندگی ندارم. باز روی یکی از صندلی های شیمی درمانی نشسته ام و داروهای ایمنی درمانی به ارزش شانزده هزار دلار از طریق دریچه ای در قفسه ی سینه ام، درون خونم پمپاژ می شود.
بسیاری از مسیحی ها دوست دارند به من یادآوری کنند که بهشت، خانه ی واقعی من است، گفته ای که باعث می شود بخواهم از آن ها بپرسم آیا می خواهند اول خودشان به خانه بروند!
خواندن زندگینامه افراد موفق و حتی افراد غیر موفق برای همه ما لازم است. اما واقعا چه فایده مهمی برای ما دارد؟
واقعا ترجمه روانی نداره
منتظر ترجمه بهتر هستیم این ترجمه واقعا کتاب رو حیف کرده
ترجمش اصلا خوب نیست
ترجمه روانی نداشت!