کتاب گراف گربه

Cat graph
کد کتاب : 18331
شابک : 978-9643343750
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 304
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2012
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

تحسین شده هیئت داوران جایزه ی مهرگان ادب 1391

معرفی کتاب گراف گربه اثر هادی تقی زاده

"گراف گربه" اثری است تامل برانگیز از "هادی تقی زاده" که موفق شده به عنوان کتاب "تحسین شده هیئت داوران جایزه ی مهرگان ادب 1391" شناخته شود. نویسنده در این کتاب بر آن بوده که سرزمینی نمادین را ترسیم نماید که با گذار از میان جنگی داخلی، گرفتار نظامی می شود که در ظاهر به سمت دموکراسی حرکت می کند اما در درون آن خبری از آزادی نیست و هرچه هست، میوه ی گندیده ی خفقان است.
با وجود اینکه "گراف گربه" از نظر جغرافیایی در یک مکان خیالی رخ می دهد، اما وقایعی که در آن رخ می دهد چندان هم خیالی نیست و با نگاه به استبدادی که کشورهای استثمارگر در لباس دموکراسی به تن کشورهای جهان سوم پوشانده اند، می توان بسیاری از نمادهای آن را به چشم در دنیای امروز نیز مشاهده کرد.
یکی از مباحثی که "هادی تقی زاده" در کتاب "گراف گربه" به آن پرداخته است، بحث اعتقاد به نجات دهنده است که در بسیاری از ادیان و فرهنگ ها به عنوان یک اصل اساسی اعتقادی پذیرفته شده است. منجی در اکثریت ادیان به عنوان یگانه راه نجات بشریت و رستگاری فرادنیوی شناخته می شود و اعتقاد به منجی، باور امید و ترویج فرهنگ امیدواری است؛ با ظهور منجی است که آزادی حقیقی نصیب آحاد مردم می شود و بالاخره اتحادی، بالاتر از هر اختلاف و تفاوتی میان ابناء بشر شکل می گیرد. این موضوع در کتاب "گراف گربه" به صورت جدی مورد واکاوی قرار گرفته و از جمله اصول پذیرفته شده برای نویسنده، در نگارش این اثر محسوب می شود.

کتاب گراف گربه

هادی تقی زاده
هادی تقی‌زاده متولد سال 1349، نویسنده و پژوهشگر تاریخی است. از او سه کتاب به نام های "فشار آب بر دنیای عجیب دلکو"، "گراف گربه" و "باواریا و چند داستان دیگر" منتشر شده است.رمان "گراف گربه" تقی‌زاده در سال 1391 بهترین رمان متفاوت سال شد و جایزه مهرگان ادب را نیز گرفت. او در این کتاب 65 خرده داستان فرعی را در کنار روایت اصلی پیش ‌برده و با ترکیب فضای افسانه‌های پریان، داستان‌های علمی تخیلی و وقایع سده اخیر، واقعه چرنوبیل و خلق شخصیت‌هایی منحصر به فرد، خواننده را با ...
قسمت هایی از کتاب گراف گربه (لذت متن)
هوا رو به تاریکی می رفت. باران نم نم می بارید. توی آسانسور، پوشه را از درون پاکت بیرون آوردم و پرونده ی ساختمان «کیا» را از سه پرونده ی دیگر، که درباره ی چند مورد کودک آزاری معلم ها در چند مدرسه ی پایین شهر در سال 1349، سال تولد من؛ 1355، سال مرگ پدربزرگ پدری ام؛ و سال 1361، سال روز فوت قاتل زنجیره ای، کریم سماور ساز، بود، جدا کردم. بسته های کاغذ را کف آسانسور انداختم و آمدم بیرون. در آپارتمان را باز کردم و وارد شدم. قوری چای را گذاشتم روی آتش و یک برش لیموترش تویش انداختم. پشت میز نشستم و شروع کردم به بررسی دوسیه ی ساختمان مدرسه. به زنم، که چند ماهی دستیارم شده بود، گفتم: « بالاخره پرونده ی ساختمون رو پیدا کردم!» پرسید: «چیز دندون گیری هم توش هست؟» «هنوز بررسیش نکرده م، اما بی هیچ هم نباس باشه. پونزده هزار تا برام آب خورده. »