کتاب علم به کجا می رود

Where is Science Going?
کد کتاب : 18414
مترجم :
شابک : 978-9643253349
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 302
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 1932
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب علم به کجا می رود اثر ماکس پلانک

این کتاب «علم به کجا می رود» برای اولین بار در سال 1932 توسط ماکس پلانک ، فیزیکدان آلمانی برنده جایزه نوبل ، یک انسان گرای عمیق و همچنین یک دانشمند نظری و پروفسور در آلمان بین دو جنگ جهانی منتشر شد. این کتاب مسائلی را در مورد چگونگی وقوع انقلاب های علمی به خواننده ارائه می دهد.

ماکس پلانک فیزیکدان نظری آلمانی بود که با کشف کوانتوی انرژی در سال 1918 جایزه نوبل فیزیک را برای وی به ارمغان آورد. او کمک های زیادی به فیزیک نظری کرد ، اما در درجه اول به خاطر نقشی که به عنوان مبدع نظریه کوانتوم ، که انقلابی در درک انسان از فرآیندهای اتمی و زیر اتمی ایجاد کرده بود، مورد ستایش همگان قرار گرفت. ا. دکتری فیزیک خود را از دانشگاه مونیخ در سال 1879 دریافت کرد. و از سال 1891 تا 1928 در دانشگاه برلین تدریس میکرد. در کنار انیشتین ، پلانک به عنوان یکی از دو بنیانگذار فیزیک مدرن شناخته می شود. وی در دهه 1930 به عنوان رئیس موسسه علمی آلمانی کایزر ویلهلم در نظر گرفته شد. که در سال 1948 به انجمن ماکس پلانک (MPS) تغییر نام یافت و امروز 83 موسسه را شامل می شود که طیف وسیعی از جهات علمی را در اختیار دارند. پلانک در سال 1947 در سن 89 سالگی درگذشت.

کتاب علم به کجا می رود

ماکس پلانک
ماکس کارل ارنست لودویگ پلانک (Max Karl Ernst Ludwig Planck) (زاده ۲۳ آوریل ۱۸۵۸ - درگذشته ۴ اکتبر ۱۹۴۷) یکی از مهم‌ترین فیزیک‌دانان آلمان در سده ۱۹ میلادی و اوایل سده ۲۰ بود. او را پدر نظریهٔ کوانتوم می‌شناسند.در ۲۳ آوریل سال ۱۸۵۸ در شهر کیل در کشور آلمان زاده شد. وی فرزند ششم ویلهلم پلانک استاد علوم قضایی دانشگاه شهر بود. افراد خانواده پلانک احترام زیادی برای آموزش و پرورش و فرهنگ و حفظ ارزش‌های سنتی خانواده قائل بودند و پلانک این خصوصیات را از والدین به ارث برده بود. وی ...
دسته بندی های کتاب علم به کجا می رود
قسمت هایی از کتاب علم به کجا می رود (لذت متن)
جهان فیزیکی امری نیست که مربوط به خود جهان باشد بلکه بیشتر مربوط به خود ما است . از این قرار عالیترین وظیفه دانشمند فیزبک اکتشاف لیترین قوانین اساسی است که به صورتی منطقی می توان با آنها تصویری از جهان ساخت . ولی برای دست یافتن به چنین قوانین اساسی راء منطقی وجود ندارد و تنها راه موجود راه اشراق و علم حضوری است و آن از این احساس نتیجه می شود که در ماورای خواهر نظمی وجود دارد که تچر به این نظم موجود را محسوستر می سازد . آیا کسی حق دارد بگوید که هر دستگاه (سیستم) فیزیکی امکانپذ پر است و ارزش وسحت آن با دستگاههای دیگر برابر است به طور نظری در این طرز تفکر هیچ امر غیر منطقی وجود ندارد ، ولی تاریخ تکامل علم نشان داده است که در هر مرحله از پیشرفت ، یکی از ساختمانهای نظری قابل تصور مزیت و رجحان خود را بر دیگران اثبات می کند . . بر هر پژوهند؛ مجری این مسئله آشکار است که دستگاه اس نظریفیزیک بر جهان ادراکات حسی مشکی است و تحت نظارت آن قرار دارد ، گو اینکه هیچ راء منطقی وجود نداشته باشد