این مجموعه بر اساس تجربیات نویسنده در زندگی واقعی ، نسل جدیدی از خوانندگان را به زندگی در مرزهای آمریکا معرفی می کند. من نمی توانم از خواندن آن دست بردارم! این کتاب را به افرادی که تاریخ را دوست دارند توصیه می کنم.
در روزگاران بسیار قدیم، وقتی پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما، دخترها و پسرهای کوچک یا خیلی کوچکی بودند و یا اصلا به دنیا نیامده بودند، پدر، مادر، مری، لورا و کری کوچولو، خانهٔ کوچکشان را در بیگ وودز ویسکانسین ترک کردند. آنها رفتند و خانه شان را در آن فضای باز، میان درخت های بزرگ رها کردند و دیگر هرگز آن را ندیدند. مقصد آنها منطقهٔ سرخ پوست ها بود. پدر می گفت که جمعیت بیگ وودز خیلی زیاد شده است. لورا معمولا صدای ضربه های پرطنین تبری را می شنید که صدای تبر پدر نبود، یا صدای انعکاس گلوله ای به گوشش می رسید که از تفنگ پدر شلیک نشده بود. راه باریکی که از کنار خانهٔ کوچک می گذشت، دیگر به یک جاده تبدیل شده بود. مری و لورا تقریبا هر روز دست از بازی می کشیدند و با تعجب به ارابه ای که از آن جاده می گذشت، خیره می شدند.
آیا کودک شما هر روز مطالعه می کند، نه به خاطر این که مجبور است، بلکه چون خودش دوست دارد؟
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
دو نیرو در دنیا وجود دارد؛ یکی شمشیر است و دیگری قلم. نیروی سومی نیز هست که از آن دو قدرتمندتر است: نیروی زنان.
فرق این دو کتاب در چیست؟
یکیشون جیبی عه اونیکی رقعی
هر شب چند صفحه از این کتاب رو برای پسر و دخترم میخوونم، خیلی قشنگه، توصیفات خیلی قشنگی داره
آیا به شهرستان هم کتاب میفرستید