کتاب پسرعمو پون

Le Cousin Pons
کد کتاب : 1962
مترجم :
شابک : 978-600-376-186-5
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 432
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1847
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

اونوره دو بالزاک از برجسته ترین نویسندگان قرن نوزدهم

معرفی کتاب پسرعمو پون اثر اونوره دو بالزاک

کتاب پسرعمو پون، رمانی نوشته ی اونوره دو بالزاک است که اولین بار در سال 1847 چاپ شد. پون، موزیسینی فقیر و سالخورده است که همان شهرت مختصر و کوتاهش نیز اکنون دیگر به هیچ تبدیل شده است. او که در آپارتمانی به همراه دوستش، یک زندگی آرام پاریسی را سپری می کند، اکنون فقط دو چیز هیجان انگیز در زندگی خود دارد: علاقه به خوردن شام در کنار خویشاوندان خودستا و ثروتمندش که به دیده ی تحقیر به او می نگرند، و اشتیاق نسبت به مجموعه ی اشیای عتیقه ی خود. اما وقتی خویشاوندان پون از ارزش واقعی این اشیا و آثار هنری عتیقه مطلع می شوند، نگاه از بالا به پایین و حقارت آمیزشان به پون به سرعت از بین می رود و هر کدام تلاش می کنند تا به روشی، سهمی از میراث پون را از آن خود سازند.

کتاب پسرعمو پون

اونوره دو بالزاک
اونوره دو بالزاک، زاده ی 20 می 1799 و درگذشته ی 18 آگوست 1850، رمان نویس و نمایشنامه نویس فرانسوی بود.بالزاک در خانواده ای میانه حال در شهر تور فرانسه به دنیا آمد. در هشت سالگی به مدرسه ای شبانه روزی فرستاده شد، اما در سال 1813 مدرسه را ترک کرد و سال بعد همراه با خانواده راهی پاریس شد. در سال 1819 در رشته ی حقوق، فارغ التحصیل شد، اما به رغم خواست خانواده تصمیم گرفت تا به ادبیات بپردازد.بالزاک در ابتدای راه تحت تأثیر والتر اسکات شروع به نوشتن رمان های تاریخی نمود؛ رمان هایی که خود بعدها از آن ...
نکوداشت های کتاب پسرعمو پون
A pessimistic but never despairing consideration of human nature.
تأملی بدبینانه اما همیشه با کورسویی از امید بر سرشت انسان.
Penguin

Among of the last and greatest of Balzac's novels concerning French urban society.
در زمره ی آخرین و برترین رمان های بالزاک در رابطه با جامعه ی شهری.
Goodreads

One of the greatest of Balzac's novels.
یکی از بزرگترین رمان های بالزاک.
Amazon Amazon

قسمت هایی از کتاب پسرعمو پون (لذت متن)
حدود ساعت سه بعد از ظهر، در ماه اکتبر، سال 1844، مردی با حدود شصت سال سن، که بسیار مسن تر از سنش به نظر می رسید، مانند جانوری که در پی شکار زمین را بو می کشد، با سری فروافکنده، طول بولوار دزایتالین را می پیمود، لب هایش حالت مکارانه ای داشتند، مانند یک تاجر که هم اکنون از نتیجه ی یک کار عالی فارغ شده، یا مانند پسری از خودراضی در حالی که از اتاق پذیرایی خانمی بیرون می آید.

فقط در پاریس است که می توان بزرگ ترین تجلی حالت های نمایان از رضایت شخصی را در وجود مردی دید.

پاریسی ها، که بر همه ی صحنه های ممکن دلزده و بی تفاوت باقی می مانند، چیزی عجیب لازم دارند که آن کنجکاوی سریع و شگفت را در آن ها پدید آورد.