یک شاهکار طنزآمیز فراموش نشدنی.
با یک راوی پیچیده و هیجان انگیز.
به شکل عجیبی خنده دار، به شکل خیره کننده ای خشونت آمیز و غرق در اندوه.
بیشتر مردم به ترس ها و حماقت هایشان زنجیر شده اند و جرات ندارند بی طرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگی شان چیست. بیشتر آدم ها همین طور زندگی شان را بی هیچ رضایتی ادامه می دهند بدون این که تلاش کنند تا بفهمند سرچشمه نارضایتی شان از کجاست یا بخواهند تغییری در زندگی شان ایجاد کنند. سرآخر می میرند در حالی که هیچ چیز در قلبشان نیست.
پیرزن به چارلی گفت: «هر قلبی صدای خاص خودشو داره. مثل ناقوس که صدای این یکیش با اون یکیش فرق می کنه. صدای قلب تو آزاردهنده ترین صداییه که به عمرم شنیدم جوون. گوش هام درد گرفت از شنیدنش. همون طور که چشم هام از نگاه کردن به چشم هات درد گرفته ن.
میفیلد چند لحظه به من خیره شد و بعد رو کرد به چارلی. پنج تا سکه طلای بیست دلاری عقاب نشان انداخت روی میز و چارلی با کف دست جمع شان کرد. دوتایشان را به من داد و من هم گرفتم. تصمیمم بر این بود که پول را حتی مسخره تر از قبل خرج کنم. فکر کردم دنیا چه جور جایی می شد اگر پول طوقی نبود بر گردن و روحمان.
من خیلی دوسش داشتم یه جور هایی طنزش و ماجراهاش به تاریکیه جز از کل بود اما با داستانی کاملا متفاوت.. راستی دوستان شما فیلم تصنیف باستر استراکز رو دیدید؟ من واقعا عاشق ژانرش شدم.. اگه کتاب هایی مثلش میشناسید ممنون میشم معرفی کنید
دیدن فیلمش به نظرم کفایت میکنه تا خرید کتابش
دوست داشتم. داستان روونی بود مخصوصا از اواسط به بعد. خشونت رو یه حالت خاصی تعریف میکرد. کشتن یه آدم برای برادرا فرقی با مسواک زدن نداشت
رمان،داستان خوبی داشت اینکه باعث بشه کتاب و زمین نگذارید و به خوندنش ادامه بدید (اونجوری که مترجم توی مقدمش بیان کرده) نه اینطور نبود ، یه جاهایی داستان جذابیت کمتری داشت اما کتاب در کل غیر قابل پیشبینی بود و پایان بندی هم خووب بود! هر چقدر ریتم داستان توی ۹۰ درصد کتاب یه ریتم یکنواخت و ملایمی بود سرعت اتفاقات توی آخرای کتاب خیلی زیاد بود و قطعا شبیه یک فیلم وسترن بود
چشمها را ببندید، موزیک متن فیلمهای خوب بد زشت، به خاطر یک مشت دلار و به خاطر چند دلار بیشتر زا تصور کنید، سه گانه ساخت سرجولئونه را. بعد این کتاب را بردارید و شروع به مطالعه کنید.... تضمین میکنم یه تجربهی به یاد ماندنی خواهید داشت همان هفت تیر کشی ها، همان دزدیها و سرآخر همان تقابل خوبی و بدی یا خیر و شر در فیلمهای وسترن هالیودی. عالیه این کتاب
این کتاب رو خوندم.یک خوب با ترجمه خوب.داستان 2 برادر که راهی یک ماموریت میشوند و در این ماموریت مشکلاتی پیش میاد ولی همدیگه رو تنها نمیزارن.این کتاب بهم یاد داد که طمع نکنم و زندگی همیشه پول نیست.درسته پول ارامش میاره ولی از راه درستش.
این کتاب فوق العاده اس. من که لذت بردم. توصیه میکنم بخونید.
فیلمی براساس این کتاب و با همین نام در سال 2018 ساخته شده.