1. خانه
  2. /
  3. کتاب کلارا کالان

کتاب کلارا کالان

3.9 از 1 رأی

کتاب کلارا کالان

Clara Callan
انتشارات: نفیر
ناموجود
218000
معرفی کتاب کلارا کالان
در محله ای کوچک در کانادا، رمان کلارا کالان با ناراحتی و نارضایتی، با خواهرش نورا که عازم نیویورک است، خداحافظی می کند. داستان در زمانی اتفاق می افتد که تهدید فزاینده ی فاشیسم در اروپا، مایه ی نگرانی و وحشتی دائمی است و مردم از ترس مواجهه با این واقعیت تلخ، به رادیو و فیلم ها پناه برده اند. در همین هنگام، این دو خواهر[که شخصیت هایی بسیار متفاوت دارند اما گذشته ی مشترک شان، آن ها را از هم جدایی ناپذیر کرده است]تلاش می کنند تا جایگاه خود را در مجموعه ی توقعات و انتظارات اجتماعی از زنان در دهه ی 1930 پیدا کنند. در حالی که نورا به آینده ی حرفه ای خود به عنوان ستاره ی برنامه ای رادیویی چشم دوخته است، کلارا، زنی قوی و صاحب فکر، تلاش می کند تا بدون چشم پوشی از عشق، آزادی و ماجراجویی در زندگی اش، به هنجارهای سنتی موجود در جامعه ای کوچک و غیرمنعطف، احترام بگذارد. اما شرایط، به سادگی چیزی که به نظر می رسد، نیست. نامه های نورا بیان گر این موضوع هستند که زندگی در شهری بزرگ، بسیار معمولی تر از چیزی است که به نظر می رسد؛ آرامش و خلوت زندگی کلارا نیز، با مجموعه ای از اتفاقات غیرقابل پیش بینی، در هم می شکند. این پیچ و تاب های سرنوشت، تمام قدرت و شجاعت کلارا را به مبارزه می طلبند و در نهایت، ارتباط به ظاهر ناگسستنی این دو خواهر را به چالش می کشند.
درباره ریچارد بی رایت
درباره ریچارد بی رایت
ریچارد بی. رایت، زاده ی 4 مارس 1937 و درگذشته ی 7 فوریه 2017، رمان نویس اهل کانادا بود. عمده ی شهرت این نویسنده، به خاطر رمان تأثیرگذارش به نام کلارا کالان بوده است؛ کتابی که جوایز گیلر و گاورنر جنرال را برای او به ارمغان آورد.ریچارد در اونتاریو زندگی می کرد؛ جایی که به حرفه ی نویسندگی تمام وقت مشغول بود و وقت آزاد خود را با پیاده روی، کتاب خواندن و گوش دادن به موسیقی پر می کرد. او بر اثر جراحات ناشی از سقوط از ارتفاع درگذشت.
ویژگی های کتاب کلارا کالان
  • برنده ی جایزه ی گیلر اسکاتیا بانک سال 2001
  • برنده ی جایزه ی گاورنر جنرال برای داستان انگلیسی زبان سال 2001
نکوداشت های کتاب کلارا کالان

ممتاز... [کتاب]با احساسی همزاد پندارانه، سرنوشت متفاوت دو خواهر را پی می گیرد.

Kirkus Reviews

داستانی مهیج درباره ی پایداری و یک موفقیت بی سر و صدا.

Washington Post

سرگرم کننده.

Boston Globe
قسمت هایی از کتاب کلارا کالان

اگر نمی توانم شعر بگویم، شاید حداقل بتوانم احساس و فکری مثل یک شاعر داشته باشم.

با تمام وجود دلم می خواهد کمکت کنم که بفهمی چقدر همه ی این داستان سخت، پیچیده و جانسوز است: یک روز به تو خواهم گفت که چگونه آموختم به تماشای نور رو به افول روزهای پاییز بنشینم یا بوی خاک را در اوان بهار در دل برف ها بیرون بکشم؛ چگونه در یک روز زمستانی باورهایم رنگ باختند. در یک غروب تابستانی بر چرخ و فلکی سوار شدم و از اوج آن به مردی که آسیبی سخت به من رسانده بود، چشم دوختم؛ به تو خواهم گفت که روزی به رم سفر کردم و در شهر آن شاعر مرده، چه شمار بزرگی جنگاور دیدم؛ به تو خواهم گفت که چگونه با پدرت، جلوی در سینمایی، در تورنتو ملاقات کردم.

شاید از همین نقطه شروع کنم و ماجرا را برایت بگویم. در یک غروب زمستانی، وقتی چراغ ها را زودتر از معمول روشن کنیم یا شاید در یک روز تابستانی پر از برگ با آسمانی درخشان. قصه ام را با فعل های کمکی شروع خواهم کرد: من... هستم. تو... هستی. آن... هست.

مقالات مرتبط با کتاب کلارا کالان
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب کلارا کالان" ثبت می‌کند