1. خانه
  2. /
  3. کتاب نگویید چیزی نداریم

کتاب نگویید چیزی نداریم

نویسنده: مادلین تین
3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4 از 1 رأی

کتاب نگویید چیزی نداریم

Do Not Say We Have Nothing
انتشارات: نشر ثالث
٪15
450000
382500
پیشنهاد ویژه
4 از 1 رأی

کتاب نگویید چیزی نداریم

Do Not Say We Have Nothing
انتشارات: آناپنا
٪20
210000
168000
5 از 1 رأی

کتاب نگویید چیزی نداریم

Do Not Say We Have Nothing
انتشارات: پاگرد
ناموجود
53000
معرفی کتاب نگویید چیزی نداریم
کتاب «نگویید چیزی نداریم»، رمانی نوشته ی «مادلین تین» است که اولین بار در سال 2016 انتشار یافت. «مادلین تین» با مهارت های شگفت انگیز خود در داستان سرایی، ما را به دل خانواده ای بزرگ در چین می برد و زندگی دو نسل را به ما نشان می دهد: آن هایی که در طول «انقلاب فرهنگی» مائو زندگی کردند، و فرزندان آن ها که به دانشجویان معترض در جریانات «میدان تیان آنمن» تبدیل شدند. در مرکز این داستان حماسی، دو زن جوان با نام های «ماری» و «آی مینگ» قرار دارند. «ماری» از طریق این رابطه در تلاش است تا تکه های جورچین داستان خانواده اش را در «ونکوور» کنونی در کنار هم قرار دهد و بتواند پاسخ هایی را در مورد خاستگاه های واقعی خود پیدا کند.
درباره مادلین تین
درباره مادلین تین
مادلین تین متولد ۲۵ مهٔ ۱۹۷۴ ، داستان‌کوتاه‌نویس و رمان‌نویس اهل کانادا؛ برنده جایزه گاورنر جنرال، جایزه کتاب مسافرتی ادوارد استنفورد و جایزه گیلر برای رمان نگویید چیزی نداریم در سال ۲۰۱۶ است. این رمان را نازنین معمار به فارسی ترجمه کرده و انتشارات کتاب پاگرد در سال ۱۳۹۸ با نام «نگویید چیزی نداریم» منتشر کرده‌است. او همچنین نامزد دریافت جوایز ادبی من بوکر ۲۰۱۶، ادبیات داستانی زنان ۲۰۱۷ و جایزه ادبی فولیو ۲۰۱۷ شده‌است.
ویژگی های کتاب نگویید چیزی نداریم
  • نامزد جایزه بوکر سال 2016
  • برنده جایزه گیلر اسکاتیا بانک سال 2016
  • برنده جایزه گاورنر جنرال سال 2019
  • نامزد جایزه گودریدز سال 2016
  • از کتاب های برگزیده نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب نگویید چیزی نداریم

حماسه ای شکوهمند از تاریخ چین، غنی در جزئیات و با نثری زیبا.

Times

تصویری تکان دهنده و خارق العاده از تراژدی چین در قرن بیستم.

Guardian

قدرتمند.

New Yorker
قسمت هایی از کتاب نگویید چیزی نداریم

در کشورهای فقیرتر، کسانی مثل من و مامان اینقدر تنها نبودند. در تلویزیون، کشورهای فقیر جاهای شلوغی بودند، آسانسورهای بیش از ظرفیت پر شده در تلاش برای صعود به آسمان... آنجا همیشه می توانستی افکارت را بلند بگویی و مطمئن باشی کسی آن را می شنود، حتی اگر دلش نخواهد.

در واقع راه مجازات یک نفر می توانست این باشد که او را از حلقه ی خانواده و دوستانش بیرون بکشی و در کشوری سرد منزوی اش کنی و با غربت خردش کنی.

می دانم که در طول زندگی ام، با بخشیدن پدرم مشکل داشته ام. حالا، همزمان با بالاتر رفتن سنم، بیش از هر چیز آرزو می کنم او می توانست راهی برای بخشیدن خودش پیدا کند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب نگویید چیزی نداریم" ثبت می‌کند