1. خانه
  2. /
  3. کتاب خاطرات یک مترجم

کتاب خاطرات یک مترجم

نویسنده: محمد قاضی
4.63 از 4 رأی

کتاب خاطرات یک مترجم

Diaries
انتشارات: کارنامه
٪15
330000
280500
معرفی کتاب خاطرات یک مترجم
محمد قاضی، مرد دوست داشتنی عرصه ی ترجمه ی ایران است که با بازگردانی های بی عیب و نقص خود، نقش زیادی را در آشنا کردن مخاطب ایرانی با چندین مجلد از بزرگ ترین آثار ادبی دنیا، ایفا نموده است. آثاری که کمتر کسی جرات رفتن به سمت آن ها و درگیر شدن با هیولای قدرتمند ادبیاتشان را داشته است. اما قاضی که قدرت ادبی خود در زمینه ی ترجمه را با بازگردانی اثری همچون دن کیشوت سروانتس و زوربای یونانی نیکوس کازانتزاکیس اثبات کرده، نام خود را برای همیشه بر لوح تاریخ ترجمه ی ایران حک کرده است.
اما کتاب خاطرات یک مترجم، نشان می دهد که قاضی به جز مهارت در زمینه ی نویسندگی و بازگردانی، فردی ماهر در زیستن و اداره ی حیات بود. این کتاب بیشتر از این که به وقایع حرفه ای و اتفاقات مربوط به عملکرد مترجمی او بپردازد، از روزمرگی های و زندگانی پرشور وی سخن به میان آورده است. محمد قاضی از جمله انسان هایی بود که قدر زندگی را می دانست و با تمام وجود زندگی می کرد. او به خود لقب زوربای ایرانی را داده بود که حقا لقبی برازنده است چون کمتر کسی پیدا می شود که پس از درگیری با یک بیماری سخت مثل سرطان حنجره و از دست دادن صدا به مدتی قریب به بیست سال، همچنان از تک و تا نیفتد و شور زندگی در او ادامه دار باشد. وی حتی در این دوره از زندگی هم دست از کار نکشید و به همین دلیل بسیاری از این شخصیت بزرگ ادبی با لفظ حنجره ی ترجمه یاد می کنند. کتاب خاطرات یک مترجم مجموعه اتفاقات شیرین و جالب توجهی را تا سال پنجاه و هفت دربرگرفته که خواندن آن، مخاطب را با سرشت تسلیم ناپذیر و مثال زدنی محمد قاضی آشنا می سازد.
درباره محمد قاضی
درباره محمد قاضی
محمد قاضی فرزند میرزاعبدالخالق قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر مهاباد در استان آذربایجان غربی ایران به دنیا آمد. از ابتدای دههٔ ۱۳۲۰ با ترجمهٔ اثری کوچک از ویکتور هوگو به نام «کلود ولگرد»، نخستین قدم را در راه ترجمه برداشت و پس از آن ۱۰ سال ترجمه را کنار گذاشت. در سال ۱۳۲۹ پس از صرف یک سال و نیم وقت برای ترجمهٔ جزیره پنگوئن ها اثر آناتول فرانس، به زحمت توانست ناشری برای این کتاب پیدا کند، اما سه سال بعد که این اثر انتشار یافت، به دلیل شیوایی و روانی و موضوع متفاوت کتاب، آناتول فرانس از ردیف نویسندگان بی بازار که کتابشان را در انبار کتاب فروشان در ایران خاک می خورد به درآمد. در این باره نجف دریابندری در روزنامه اطلاعات مطلبی با عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» نوشت. در سال ۱۳۳۳ کتاب «شازده کوچولو» نوشتهٔ سنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدید چاپ شد. محمد قاضی با ترجمهٔ دورهٔ کامل «دن کیشوت» اثر سروانتس در سال های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ جایزهٔ بهترین ترجمهٔ سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد.[۲]محمد قاضی در ۱۳۵۴ به بیماری سرطان حنجره دچار شد و هنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی، به علت از دست دادن تارهای صوتی، دیگر نمی توانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده می کرد که صدایی ویژه تولید می کرد. با این حال کار ترجمه را ادامه داد، و ترجمه های جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار می یافت. وی ۵۰ سال ترجمه کرد و نوشت و نتیجه تلاش او ۶۸ اثر اعم از ترجمه ادبی و آثار خود او به زبان فارسی است.محمد قاضی در سحرگاه چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ در ۸۴ سالگی در تهران درگذشت. همسر وی، «ایران» پیش از او درگذشته بود. محمد قاضی در شهر زادگاه خود مهاباد به خاک سپرده شد.در فروردین ۱۳۸۶ خورشیدی در کوی دانشگاه مهاباد از مجسّمه محمد قاضی به بالای چهار متر ساختهٔ هادی ضیاءالدّینی پرده برداری شد
قسمت هایی از کتاب خاطرات یک مترجم

کم کم از زبان پرستاران دریافتم که این خاصه خرجی های معمول در حق بیمار من هزینه های سنگین تری نیز به دنبال خواهد داشت. این بود که روزی به مدیر بیمارستان مراجعه کردم و با همان زبان نارسای خود به او حالی کردم که من آدم فقیری هستم و آن دکتر ایرانی که توصیه مرا به پروفسور سر راسل براک کرده در سفارش نامه خود قید کرده است که استطاعت پرداخت هزینه های سنگین را ندارم. با تعجب گفت: «ولی به حسب توصیه همان دکتر ایرانی شما را آدم ثروتمندی می شناسیم زیرا او در نامه خود نوشته است که شما نویسنده هستید، و این خود می رساند که بسیار ثروتمندید.» بی اختیار خنده ام گرفت و گفتم: «از قضا اگر نوشته باشد - نویسنده است - این به آن معنی است که شخص مورد سفارش آدم فقیری است. شاید در کشور شما یا در کشورهای متمدن اروپایی نویسندگی مترادف با ثروت سرشار باشد، چون از کتاب یک نویسنده هر بار میلیون ها نسخه به چاپ می رسد و قهرا پول خوبی هم نصیب نویسنده آن خواهد شد، ولی در کشور ما نویسنده یا مترجم، و به طور کلی اهل قلم، یعنی آدم های فقیر و بی چیز که قلم صد تا یک غاز می زنند و همیشه هم هشت شان در گروی نه است.

مقالات مرتبط با کتاب خاطرات یک مترجم
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته
ادامه مقاله
گوستاو فلوبر: مردی با روحی بزرگ که زمین برایش کوچک بود
گوستاو فلوبر: مردی با روحی بزرگ که زمین برایش کوچک بود

گوستاو فلوبر از فرانسوی بودنِ خود احساس افتخار نمی کرد اما همه ی فرانسوی ها می توانند هنگام مطالعه ی آثار این نویسنده بزرگ به ملیت خود افتخار کنند

نظر کاربران در مورد "کتاب خاطرات یک مترجم"
5 نظر تا این لحظه ثبت شده است

چرا زمان موجود شدن بعضی کتابها رو نوشتید: بزودی، اما مدتها میگذره و اصلا موجود نمیشه؟

1401/09/07 | توسطمریم کاظمی
5
|

خاطرات بسیار سرگرم کننده و خواندنی و آموزنده از استاد قاضی که از تولد تا سالهای پایانی عمر رو در بر میگیره... کتابی که نمیتونید زمین بگذارید... کتابی که نشون میده زوربای ایرانی مثل زوربای یونانی در لحظه زندگی میکرده... نکته مهم این خاطرات این هستش که تمامی وقایع رو بدون روتوش کردن بیان کردن و از اینکه به چهره ادبی و فرهنگی شون خدشه ای وارد بشه و مورد قضاوت نابجا قرار بگیرن ابایی نداشتن....روحشان شاد

1401/07/25 | توسططاهر ونه
13
|

یکی از بهترین کتابهایی که خواندم. نثر شیوا و خاطرات خواندنی. روح استاد محمد قاضی شاد.

1401/07/06 | توسطاحمد مافی
6
|

فوق العاده زیبا و خواندنی

1401/05/23 | توسطعلی آیرملوی
5
|

بسیار جذاب و خواندنی.❤️

1400/09/14 | توسطعلی خوشدل
7
|