کتاب ظلمت آشکار

Darkness Visible
(خاطرات افسردگی)
کد کتاب : 15171
مترجم :
شابک : 978-9649971735
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 72
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1990
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب ظلمت آشکار اثر ویلیام استایرن

این کتاب پرفروش، اثری با شهامت شخصی بزرگ و پرفروش‌ترین داستان، روایت واقعی استایرون از نزول او در یک افسردگی فلج‌کننده و تقریبا خودکشی است. استایرون شاید اولین نویسنده‌ای باشد که ترس کامل از چشم‌انداز روانی افسردگی و همچنین مسیر روشن‌بخش بهبودی را منتقل می‌کند.
نویسنده ی کتاب در مورد کتابش نوشته است:
" این کتاب برمبنای یکی از سخنرانیهای من شکل گرفت که در ماه مه ۱۹۸۹ در بالتیمور ایراد کردم، در کنفرانس اختلالات عاطفی که بخش روان پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز متولی اش بود. صورت مفصل آن در دسامبر همان سال در مجله Fair Vanity منتشر شد. ابتدا قصد داشتم مطلب را با روایت سفرم به پاریس شروع کنم، سفری که به دلیل تشدید بیماری افسردگی ام اهمیت به سزایی برایم داشت، ولی به رغم فضای استثنایی و فراوانی که مجله در اختیارم گذاشت، محدودیت ناگزیری وجود داشت و ناچار شدم این بخش را به دلیل موضوعات دیگری که قصد مطرح کردنشان را داشتم، حذف کنم. در این نسخه آن بخش را به جای آن در آغاز کتاب برگردانده ام. به غیر از چند تغییر و بعضی اضافات اندک، باقی متن همان است که قبلا بود."

کتاب ظلمت آشکار

ویلیام استایرن
ویلیام کلارک استایرن جونیور، زاده ی 11 ژوئن 1925 و درگذشته ی 1 نوامبر 2006، مقاله نویس و رمان نویس آمریکایی بود. استایرن در هیلتون ویلج واقع در ویرجینیا به دنیا آمد و در جنوب رشد یافت و عاشق و شیفته ی فرهنگ و تاریخ آن بود. استایرن در مدرسه های هیلتون و موریسون تحصیل کرد تا این که پدرش او را به مدرسه ی مسیحی و پیش دانشگاهی کرایست چرچ فرستاد.او پس از سپری کردن دوران مدرسه، در کالج دیویدسون ثبت نام کرد و در سن هجده سالگی، شروع به خواندن آثار نویسندگانی کرد که تأثیر شگرفی در رمان نویس و نویسنده ش...
نکوداشت های کتاب ظلمت آشکار
A chilling yet hopeful report from a mental wilderness into which one in ten Americans disappears...enlightening...fascinating.
گزارشی دلخراش و در عین حال امیدوارکننده از یک بیابان روانی که در آن از هر ده آمریکایی یک نفر ناپدید می شود... روشنگر... جذاب.
Chicago Sun-Times

Compelling...harrowing...a vivid portrait of a debilitating disorder...it offers the solace of shared experience.
قانع کننده ... دلخراش ... پرتره واضح از یک اختلال ناتوان کننده ... آرامش تجربه مشترک را ارائه می دهد.
New York Times New York Times

قسمت هایی از کتاب ظلمت آشکار (لذت متن)
در پاریس، اواخر شبی سرد در اکتبر سال ۱۹۸۵، اولین بار بود که کاملا فهمیدم کشمکشم با اختلال ذهنی، که ماه ها به خود مشغولم کرده بود، مصیبت بار شده است. لحظة مکاشفه زمانی بود که ماشین را به خیابان باران خورده لغزنده ای راندم که زیاد از شانزلیزه دور نبود و تابلوی نئونی که رویش نوشته بود هتل واشنگتن و نور خفیفی داشت را رد کردم. تقریبآ سی و پنج سال می شد که آن هتل را ندیده بودم - از بهار سال ۱۹۵۲، که چند شب اول اقامتم در پاریس را در آن جا گذراندم. در اولین ماه های سفر یک ساله ام، با قطار از کپنهاگ به پاریس آمده بودم و مأمور آژانس مسافرتی نیویورک همین طور اتفاقی هتل واشنگتن را برایم در نظر گرفته بود. آن روزها این هتل یکی از مهمانسراهای ساده و نمور پرشماری بود برای توریست ها، به خصوص توریست های امریکایی که آدم های متوسط الحالی بودند و اگر شباهتی به من داشتند که در آغاز فرانسوی ها و خل بازیهای مضحکشان اعصابم را خرد می کرد. همیشه به یادشان می ماند که چطور بیده عجیب و غریبی همین طور وسط اتاق خواب بی روح قرار گرفته بود و توالت در انتهای راهروی کم نوری قرار داشت و عملا شکاف میان فرهنگ گل وانگلوساکسون را نشان می داد.