کتاب قربانگاه سهراب

Ghorbangah-e Sohrab
کد کتاب : 21750
شابک : 978-6004050746
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 83
سال انتشار شمسی : 1395
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---
حسن اصغری
حسن اصغری، (۱۳۲۶) نویسنده و منتقد ادبی ایرانی در ۱۳۲۶ در شهر خمام از توابع شهر رشت به دنیا آمد. هشت ساله بود که به همراه برادرش به تهران آمد و در محله سرچشمه ساکن شد. از ۱۳۵۵ مقاله‌های مختلفی در نقد ادبی و تاریخی و داستان کوتاه در نشریات مختلف از او منتشر شده است. وی از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ دبیر شورای تحریریهٔ مجلهٔ ادبی کلک بود و در سال ۱۳۸۷ سردبیر نشریهٔ ادبیات و سینما بود. از مهمترین آثار او رمان «ول کنید اسب مرا» دربارهٔ میرزا کوچک خان و کتاب تحلیلی «زایش تاریخ» د...
دسته بندی های کتاب قربانگاه سهراب
قسمت هایی از کتاب قربانگاه سهراب (لذت متن)
پسر خفته بود و پیرمرد به قرص ماه توی آب برکه خیره نگاه می کرد و با آن حرف می زد. بعضی حرف هاش پچ پچ وار و گنگ و نامفهوم بودند. بعضی حرف هاش هم شبیه آواز وردگونه و التماس آمیز بودند. من تکیه به تنه درختچه نشسته بودم و به قرص ماه توی آب برکه نگاه می کردم. ما هر دو به قرص ماه توی آب برکه چشم دوخته بودیم. انگار پیرمرد در قرص ماه آب چشمه و گنبد سبز و صعود به آن را می دید. من ده ها نقش خیال انگیز در چهره ماه می دیدم. نقش لبخند و نقش پوزخند و تصویر قله و صعود و ده ها چهره که در پرده های نقاشی کشیده بودم. آخرین نقش، چهره خفته پسر بود که در عکس من افتاده بود. این تصویر به تنم لرزه می انداخت. تصور این که من به حالت و وضعیت پسر افتاده بودم، خوف انگیز بود. نمی دانستم حضورم در کنار پسر و پیرمرد به چشم آن ها واقعی است یا نه؟