1. خانه
  2. /
  3. کتاب خاکستر گرم

کتاب خاکستر گرم

3.5 از 3 رأی

کتاب خاکستر گرم

Embers
انتشارات: نشر ثالث
٪15
180000
153000
معرفی کتاب خاکستر گرم
این رمان محکم و با ساختاری عالی توسط استاد مجارستانی ساندور مارای که در ابتدا در سال 1942 منتشر شد و اکنون دوباره مورد تحسین بین‌المللی قرار گرفته است، زرق و برق مالیخولیایی یک امپراتوری رو به زوال و خرد سرخورده آخرین وارثان آن را تداعی می‌کند.
در یک قلعه جنگلی منزوی، یک ژنرال پیر خود را برای پذیرایی از یک بازدیدکننده نادر آماده می کند، مردی که زمانی نزدیک ترین دوست او بود اما چهل و یک سال است که او را ندیده است. در طول ساعات بعدی میزبان و مهمان با یک دوئل از کلمات و سکوت ها، اتهامات و طفره رفتن ها مبارزه خواهند کرد. آنها خاطره دوستی خود و همسر زیبا و مرده ژنرال را نبش قبر خواهند کرد. و آن‌ها به زمانی برمی‌گردند که سه نفر از آخرین باری که در جنگل مجاور شکار می‌کردند، کنار هم نشسته‌اند - شکاری که در آن هیچ بازی انجام نشد، اما در طی آن چیزی برای همیشه از دست رفت. خاکستر گرم یک اثر کلاسیک از ادبیات مدرن اروپایی است، اثری که یادآوری تلخ گذشته آن نیز مانند نگاهی نبوی به ورطه اخلاقی زمان حال به نظر می رسد.
درباره شاندور مارائی
درباره شاندور مارائی
شاندور مارائی (Márai Sándor) با نام اصلی شاندور کارویی هنریک گروس‌شمید دی مارا (Sándor Károly Henrik Grosschmied de Mára) (زاده ۱۱ آوریل ۱۹۰۰ در کاشّا در اتریش-مجارستان – درگذشته ۲۱ فوریه سال ۱۹۸۹ در سن دیه گو، کالیفرنیا، ایالات متحده)، نویسنده و روزنامه‌نگار اهل مجارستان بود. شاندور مارائی در ۱۱ آوریل ۱۹۰۰ میلادی در شهر کاشّا در اتریش-مجارستان، کوشیتسهٔ کنونی در اسلواکی به دنیا آمد. وی به خانواده‌ای قدیمی با نسب ساکسون تعلق داشت که در طی قرنها با مجارها مخلوط شده بودند. مارائی در سال‌های اولیه فعالیت خود، ضمن سفر و اقامت‌های نه چندان طولانی خود در فرانکفورت، برلین و پاریس نوشتن به زبان آلمانی را در نظر داشت، اما در نهایت زبان مادری خود، مجاری را برای خلق نوشته‌هایش برگزید. او در منطقهٔ کریستیناواروش بوداپست، به سال ۱۹۲۸ ساکن شد. در سال ۱۹۳۰، وی از طریق سبک واقع‌گرایی دقیق و روشنی که در رمان‌هایش اتخاذ کرده بود، به‌عنوان یک نویسنده برجسته مطرح شد و اولین نویسندهٔ مجار بود که در آثارش نسبت به کارهای کافکا موضع انتقادی گرفت.
او در نوشته‌هایش با شوق و ذوق خیلی زیاد در مورد جوایز وین سخن گفته بود، که طی آن آلمان، چکسلواکی و رومانی را وادار به پس دادن بخش‌هایی از سرزمین‌های از دست رفته مجارستان مطابق پیمان تریانون نمود. با این وجود، مارائی به شدت نسبت به نازیها انتقاد داشت و به گونه‌ای شفاف موضع ضد فاشیستی را که موضعی خطرناک در زمان جنگ جهانی دوم محسوب می‌شد، اتخاذ کرده بود.
مارائی که نویسنده ۴۶ عنوان کتاب بود، و عمده کتابهای او را رمان‌های او تشکیل می‌دادند، از طرف منتقدان ادبی، به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین نمایندگان ادبیات طبقه متوسط در مجارستان، در فاصله بین دو جنگ جهانی تلقی می‌گردد. او در سال ۱۹۴۲ کتاب شمع‌ها تا ته می‌سوزند، که در فارسی با عنوان خاکستر گرم یا خاکستر داغ ترجمه شده‌است، را نوشت که مشتمل بر ابراز دلتنگی برای گذشته‌ایی چند قومی و چند فرهنگی بود که در زمان امپراتوری اتریش-مجارستان در زادگاهش وجود داشت، اثری که یادآور آثار یوزف رت بود. در سال ۲۰۰۶ اقتباسی از این رمان به منظور اجرای صحنه‌ای آن، توسط کریستوفر همپتون نوشته شد، که در لندن به اجرا درآمد.
نکوداشت های کتاب خاکستر گرم

خواننده خیلی بی سر و صدا به آن نقطه میخکوب می شود. . . مسحور کننده . . . از هر نظر. . . رضایت بخش.

Los Angeles Times

وسوسه انگیز. . . .درخشان. . . . سخنان [مارای] طنین انداز است.

Wall Street Journal
قسمت هایی از کتاب خاکستر گرم

دلم می خواست بدانم آیا واقعا چیزی به نام دوستی وجود دارد؟ مقصود فرصت طلبی لذت بخش دو نفر نیست که می بینند درباره بعضی چیزها در بعضی زمان های زندگیشان همعقیده اند، یا در کارهای خطیر و امیالشان شریکند. این ها هیچ کدام دوستی نیست. گاهی فکر می کنم دوستی نیرومندترین پیوند در زندگی است و در نتیجه نادرترین. پایه اش چیست؟ همدلی؟ این واژه توخالی و بی محتوا و خیلی ضعیف که اصلا تداعی گر آن نیست که دوتن در بدترین شرایط پشتیبان یکدیگرند. شاید هم چیز دیگری باشد... شاید در عمق هر رابطه ای جرقه ای کوچک از شیفتگی شهوانی پنهان باشد.

مقالات مرتبط با کتاب خاکستر گرم
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب خاکستر گرم"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب مکالمه محور هست ولی بسیار عمیق و جالبه این گفتگوی یک روزه و کشش داره که تمومش کنید و به نظرم ادبیات کلاسیک به حساب میاد

1401/10/19 | توسطزهره
1
|

ترجمه دیگر با نام اخگر را خوانده ام. رمانی خواندنی، عمیق با پایانی شگفت انگیز.

1400/08/11 | توسطبابک - کاربر سایت
3
|