کتاب ولگردی با قصد قبلی

Loitering with Intent
کد کتاب : 2197
مترجم :
بهار احمدی فر
شابک : 978-6002532688
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 184
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1981
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

نامزد جایزه ی من بوکر سال 1981

معرفی کتاب ولگردی با قصد قبلی اثر میوریل اسپارک

کتاب "ولگردی با قصد قبلی" نوشته "میوریل اسپارک" از موفق ترین کارهای این نویسنده اسکاتلندی است.در این کتاب اسپارک از دختری به نام فلور تالبوت صحبت میکند که در انجمنی برای امرار معاش و گذران زندگی،نزد مردی استخدام میشود.به مرور و با گذشت زمان او متوجه میشود که این مرد که بارون سرکوئنتین نام دارد،قصد نوشتن کتابی را دارد که در آن کتاب،ده نفر از ثروتمندان و اشراف زادگان زندگی نامه خود را تعریف میکنند.اما او به شکلی دیگر ازین فرصت شغلی بهره میگیرد و از زندگینامه ها برای نوشتن کتاب خود استفاده میکند.اما فلور به بارون مشکوک است...

طنز زیرنویسی، نثر منعطف و شخصیت های خود ویرانگر و زنان مبارزه جو، از جمله خصلت های داستان های "اسپارک" است.

کتاب ولگردی با قصد قبلی

میوریل اسپارک
میوریل اسپارک، زاده ی 1 فوریه ی 1918 و درگذشته ی 13 آپریل 2006، رمان نویس، نویسنده ی داستان کوتاه، شاعر و مقاله نویس اسکاتلندی بود. او در ادینبورگ به دنیا آمد و در مدرسه ی دخترانه ی جیمز گیلسپی تحصیل کرد. اسپارک سپس در کالج هریوت وات، دوره های مکاتبات تجاری و خلاصه نویسی را گذراند. وی سپس برای مدت کوتاهی به تدریس زبان انگلیسی روی آورد و بعد از آن به منشی گری در یک فروشگاه مشغول شد.اسپارک، نویسندگی را به طور جدی با شعر و نقد ادبی آغاز کرد. او در سال 1954 به کلیسای کاتولیک پیوست که خودش این اقد...
قسمت هایی از کتاب ولگردی با قصد قبلی (لذت متن)
همیشه خدا عشق کتاب بودم. هر چه صورت حساب نگه داشته ام، برای کتاب است. مثلا به عوض قرض سنگینم به یک کتابفروش، ناچار شدم کتاب نایابی را به کتابفروش دیگری بفروشم. دلیل علاقه من به یک کتاب، نایاب بودن نبود. بله، من کتاب باز نبوده و نیستم. محتوای کتاب، آن چیزی است که ضربان قلب مرا تند می کند. چند بار هم کتابخانه عمومی را امتحان کردم ولی در حقیقت اصل برنامه من در کتابفروشی هاست. بگذارید اعتراف کنم، عطش داشتن مجموعه اشعار آرتور کلاف یا کلیات جدید چاوسر بود که پایم را سست می کرد و مجبورم می کرد پشت میز مذاکره با کتابفروش بنشینم و آخرش هم برگه صورت حساب را امضا کنم...

زندگی ضیافتی است بالکل غیر رسمی که برای تقدم و تاخر هیچ قاعده ای ندارد و خبری از دعوت و مهمان نوازی در آن نیست .

کم پیش می آید که برای پروراندن درست موضوع حاجت به زیاده گویی باشد . هر چند گاهی موضوعی حقیر بیان نمی شود مگر با کلمات بسیار.