سارا با ترس و لرز پرسید:"شما سهراب سپهری هستید؟" جوان چند لحظه ای از تعجب دهانش باز ماند و گفت:"بله،من رو از کجا می شناسی؟" سارا با هیجان پاسخ داد:"همه شما رو می شناسن!یعنی بعدا می شناسن.بعدا شما به یکی از معروف ترین شاعرهای ایران تبدیل می شی.دیگه چیز بیشتری نمی تونم بگم. جز اینکه..." سارا یاد جشن تولد یازده سالگی اش افتاد و ادامه داد:"البته اگه می شه بعد از اینکه از دانشگاه فارغ التحصیل شدین یه ذره بیش تر به قیافه تون برسین! موها و ریشاتون رو مرتب کنین خیلی بهتره! اصلا مثل همین الان ریشاتون رو بزنین!اون وقت سیصد سال بعد که من خواستم عکس شما رو بزنم دیوار اتاقم بقیه مسخره م نمی کنن!" سارا می دانست که از شدت هیجان یکی از احمقانه ترین جملاتش را به یکی از بزرگ ترین انسان های تاریخ گفته است.
بینظیرترین کتابی که تا حالا خوندم اصلا فوقالعاده بود تازه تمومش کردم موندم چی بگم اینقدر خوب بود که دلم میخواد برم هرچی نسخه از این کتاب هستو بخرم و به مردم هدیه بدم عالی بود واقعا 👌👌😍
واااوو داستانش خیلی جذابهه😍 میخوام برا تولد خواهرم بخرمش امیدوارم بقیه بیشتر متوجه ارزش این کتاب بشن💙
کتاب قشنگی بود ولی حیف که کلا کمتر از ۲۰ درصد مردم کتاب میخونن که از بین اونها هم تعداد انگشت شماری کتاب ایرانی میخونن و این کتاب تبلیغ نمیشه ، اگه یکمی بازتر فکر کنیم و جهان سومی نگاه نکنیم باید از کتابهای جذاب خودمون هم حمایت کنیم
واقعا حیف هست که محتوای کتابی به این خوبی به قلم نویسنده جوان ایرانی با انتخابهای بدی مثل طراحی جلد و یا اینکه فاقد تبلیغ و یا حتی تیتراژ بالا باشه، نا شناخته بمونه که هم مخاطبان فراوان این ژانرها از لذت خوندنش محروم بشم و هم از نویسندههای رمانهای مدرن این چنینی حمایت نشه
کتاب خیلی خوب و روونی بود و با روایت جزییات بخصوص در شرح نسبی مبانی علمی جهان داستان و ... درک راحت و باور پذیری به خواننده میده. من این کتاب رو اتفاقی زمانی که در حال خرید کتاب دیگه ای از سایت خوب ایران کتاب بودم خریدم. جالبه که نه تصویر جلد و نه خلاصه پشت کتاب نظرم رو جلب کرد و فقط چون به خاطر فیلم و پادکستهای اخیر که سرگرمشون بودم ذهنم روی کلمه زمان بود خردیمش