1. خانه
  2. /
  3. کتاب فرضیه شگفت انگیز

کتاب فرضیه شگفت انگیز

5 از 1 رأی

کتاب فرضیه شگفت انگیز

پژوهش علمی در مورد آگاهی و روح
The Astonishing Hypothesis
انتشارات: مازیار
ناموجود
60000
معرفی کتاب فرضیه شگفت انگیز
به طور سنتی ، روح انسان به عنوان یک مفهوم غیر فیزیکی و متافیزیکی در نظر گرفته می شود که فقط توسط روانپزشکان و خداشناسان قابل بررسی است. «فرانسیس کریک» ، برنده جایزه نوبل ، در کتاب جدید خود ، «فرضیه شگفت انگیز» ، با بررسی روح از دیدگاه یک دانشمند مدرن ، با استناد به وجود و عملکرد روح ، بر اساس بررسی عمیق چگونگی کارکرد مغز انسان ، موضع بحث برانگیز خود را بین علم و معنویت قرار می گیرد.
فرضیه حیرت انگیز بیان می دارد که "فعالیتهای ذهنی فرد کاملا ناشی از رفتار سلولهای عصبی ، سلولهای گلیال و اتمها ، یونها و مولکولهای سازنده و تأثیرگذار بر آنها است." کریک ادعا می کند که مطالعه علمی مغز در طول قرن 20 منجر به پذیرش آگاهی ، اراده آزاد و روح انسان به عنوان سوژه های تحقیق علمی شد.

کریک به جای تلاش برای پوشش دادن همه جنبه های آگاهی (خودآگاهی ، فکر ، تخیل ، ادراک و غیره) بر روی سیستم بصری اولیه تمرکز دارد و پیش نیازهای تجربه آگاهانه را به چندین زیرشرط گسترده ، تجزیه می کند. مثل حافظه کوتاه مدت و مکانیسم توجه.
این کتاب سپس به بررسی اجمالی بسیاری از موضوعات علوم اعصاب می پردازد ، از بررسی نحوه عملکرد سلول های عصبی گرفته تا توصیف مدارهای عصبی اساسی و معادل های مصنوعی آنها. در طول این مدت ، کریک به آزمایش های مختلف استناد می کند که نکات محدودی را که وی در مورد آگاهی بصری بیان کرده نشان می دهد ، مانند مطالعاتی که در مورد پدیده نابینایی در ماکاک ها.
درباره فرانسیس کریک
درباره فرانسیس کریک
فرانسیس هری کامپتون کریک (زاده ۸ ژوئن ۱۹۱۶ - درگذشته ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۴)، زیست‌فیزیک‌دان انگلیسی و یکی از کاشفان ساختار دی‌ان‌ای است که به همراه جیمز واتسون و موریس ویلکینز، جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی را دریافت کرده‌است.
نکوداشت های کتاب فرضیه شگفت انگیز

کتاب جدید کریک ، مروری کاملا خوش ساخت و جامع از علوم اعصاب بینایی است.

Washington Times
قسمت هایی از کتاب فرضیه شگفت انگیز

این کتاب به بحث در باب راز آگاهی و روح) می پردازد و با روشی علمی آن را توضیح می دهد. من برای مشکل آگاهی راه حلی قطعی پیشنهاد نداده ام. آرزو داشتم که چنین باشد، ولی در حال حاضر حل این راز بسیار دشوار به نظر می رسد. البته برخی از فیلسوفان در این توهم اند که هر از سر این راز برداشته اند، ولی از دید من توضیحات آنان در حوزه ی واقعیت های علمی قرار نمی گیرد. آنچه که من سعی کرده ام در این کتاب انجام دهم طرح ماهیت کلی آگاهی و ارائه ی چند پیشنهاد آزمایشی به منظور بررسی آگاهی به صورت تجربی است. من فقط استراتژی پژوهشی ویژه ای را مطرح کرده ام و مدعی ارائه ی نظریه ای تمام عیار نیستم. آن چه من می خواهم بدانم آن است که هنگامی که من چیزی را می بینم، دقیقا چه اتفاقی در مغزم روی می دهد. برخی از خوانندگان این نگرش و رهیافت را مأیوس کننده تلقی خواهند کرد زیرا به عنوان یک تاکتیک، عمدتا بسیاری از جنبه های آگاهی را که آنان مشتاقانه مایل به شنیدن آن هستند به صورتی حساب شده مورد بحث قرار نداده ام - به ویژه تعریف آگاهی را.

که در فصل سوم توضیح می دهم که چگونه اندیشه نسبتا ساده و خام اکثر مردم در مورد «دیدن» عمدتا نادرست است. گرچه ما هنوز دقیقا نمی دانیم هنگام دیدن در مغز ما چه اتفاقی رخ می دهد. ولی می توانیم برای نزدیک شدن به مسئله به طریق علمی، خطوط اصلی را مشخص کنیم. در فصل های چهارم و پنجم با وجود طولانی بودن، فقط به چند مشکل روان شناختی دیداری پرداخته ام و به خواننده ایده هایی داده ام که به چه مسائلی باید بپردازد.

در بخش دوم، به طور عمده به توضیحات بسیار ساده دربارهی مغز، به ویژه دستگاه بینایی، پرداخته ام. من خواننده را با شرح مبسوط و توضیحات جزئی درگیر نکرده ام، ولی اطلاعات کافی در مورد نحوهی تشکیل دستگاه عصبی و طریقه ی کار کردن آن به دست داده ام. ابتدا کلیات کالبدشناسی مغز را (فصل هفتم) مشرح داده ام و به دنبال آن به توضیح سادهی یک سلول عصبی گا (فصل هشتم) پرداخته ام. در فصل نهم چند روش تجربی بررسی مغز، سلول های عصبی، و مولکول های آن را شرح داده ام. در فصل دهم ماهیت کلی دستگاه بینایی نخستیان (پریمات ها) عالی را مورد بحث قرار داده ام. در فصل یازدهم نشان داده ام که چگونه می توان از بیمارانی که آسیب های مغزی دیده اند اطلاعات مفیدی کسب کرد.

مقالات مرتبط با کتاب فرضیه شگفت انگیز
اختلال های روانشناختی با نام شخصیت های داستانی
اختلال های روانشناختی با نام شخصیت های داستانی
ادامه مقاله
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم

مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد

نظر کاربران در مورد "کتاب فرضیه شگفت انگیز"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

فرانسیس کریک به‌طور قاطع بر این تأکید دارد که آگاهی باید به‌طور کامل به فعالیت‌های مغزی و نورونی نسبت داده شود و همه جنبه‌های آن در نهایت از طریق فرآیندهای بیولوژیکی قابل توضیح هستند. او استدلال می‌کند که هیچ نیازی به مفاهیم غیرمادی یا متافیزیکی برای درک آگاهی نیست و تمامی جنبه‌های آن می‌توانند با استفاده از علم نوروساینس و بیولوژی مغز توضیح داده شوند. کریک به نقد دیدگاه‌های فلسفی که آگاهی را جدا از مغز می‌دانند (مانند دیدگاه‌های دکارتی یا دوگانه‌گرایانه) می‌پردازد و معتقد است که این دیدگاه‌ها دیگر نمی‌توانند با پیشرفت‌های علمی جدید در زمینه نوروساینس و بیولوژی مغز سازگار باشند. او به جای فلسفه‌های غیرمادی، بر پیشرفت‌های علمی و استفاده از داده‌های تجربی برای درک بهتر آگاهی تأکید می‌کند. کریک همچنین در این کتاب از اهمیت تحقیقات علمی در این حوزه دفاع می‌کند و پیشنهاد می‌دهد که با پیشرفت‌های بیشتر در علم اعصاب، در آینده می‌توانیم به درک کاملی از چگونگی شکل‌گیری آگاهی برسیم. هدف اصلی او این است که نشان دهد آگاهی یک پدیده فیزیکی است که کاملاً به فعالیت‌های مغزی وابسته است و نیازی به فرضیات ماورایی و خرافی برای توضیح آن وجود ندارد.

1403/08/30 | توسطفرهاد سمیعی - کاربر سایت
2
|