برخی از ویراستاران فقط به کلمه توجه دارند. از چشم این گروه هرگز غلط هایی چون بخشیدن / بخشودن و گذاشتن / گزاردن در نمی رود، اما جمله های نامفهوم ممکن است در کارشان پیدا شود. برخی به کلمه و جمله، هر دو، توجه دارند که مسلما روش بهتری است. این گروه، علاوه بر واژه، به دستور زبان، توجه دارند، اما با محتوا کاری ندارند. ویراستاران این گروه ممکن است مثلا در جمله ی «خورشید به دور زمین می گردد» ایرادی نبینند زیرا واژه ی نادرستی در آن نیست و دستور آن هم درست است. کار این گروه از ویراستاران را ویرایش زبانی می نامند. برخی دیگر، مرحله ی مشکل تری از کار را به عهده می گیرند. اینان، علاوه بر واژه و جمله و ساخت دستوری آن، به منبعی معتبر مراجعه می کنند تا ببینند آیا خورشید به دور زمین می گردد یا نه. پس از پی بردن به اینکه عکس این قضیه درست است، جمله را تغییر می دهند و به صورت «زمین به دور خورشید می چرخد» در می آورند. کار این ویراستاران را ویرایش زبانی-محتوایی یا زبانی-استنادی می گویند. … نکته ای که می خواهم اشاره کنم این است که متن قطعه ای نیست که فقط غلط نداشته باشد، بلکه علاوه بر بی غلطی باید بی نقص هم باشد. بی عیبی با بی نقصی فرق دارد. یافتن عیب آسان تر از یافتن نقص است. نمونه ی زیر پاراگراف آغازین مقاله ای است مفصل با عنوان «تحلیلی از زندگی و آثار ادوارد گرنویل براون» از مجله ی مترجم (۱۳۹۰): «ادوارد گرنویل براون در ۷ فوریه ی سال ۱۸۶۲ میلادی (برابر با ۱۸ بهمن ۱۲۴۰) در دهکده ی اولی، نزدیک شهر دورسلی در ایالت گلاس ترشایر چشم به جهان گشود. پدرش مدیر یک کارخانه ی کشتی سازی بود و علاقه داشت که فرزند او نیز شغل او را برگزیند. اما …» … تصور کنید انگلیسی ها مقاله ی مفصلی درباره ی فردوسی نوشته باشند اما در هیچ جای آن به ایرانی بودنش اشاره نکرده باشند. در مقاله ی بالا نویسنده به نام دهکده ی زادگاه اشاره می کند اما نمی گوید که این شخص انگلیسی است یا آمریکایی و یا از ملیتی دیگر.
ویراست دومه؟