بخشی از کتاب: در تلویزیون استخدام شدم، با حقوق سال اول کار در تلویزیون، موتورسیکلت هوندا 250 خریدم. هر روز صبح، از دروازه دولاب تا سر جام جم، ساختمان، سیزده طبقه، شوالیه گم شده در زمان بودم که به جای اسبم (( رزی نانت))، سوار موتورسیکلتم میشدم، در پی بسط عدالت، قطع کردن دست دیوها و ضربه زدن به پیکر ظالمان. من نجیب زاده ای بودم که باید ستم دیدگان را آزاد میکردم...اما مسیرم غلط بود. من به طرف جام جم میتاختم، در حالی که آن زمان ستم دیدگان و مظلومان در عکس جهت من و جام جم بودند...
این کتاب یادداشتهای صالح علا هست با موضوعات مختلف ادبی، هنری و فلسفی. نثر خاص و شاعرانه این یادداشتها نه تنها خواننده را با خود همراه میکنه بلکه در خلال خواندن نوشتهها اطلاعاتی درباره خود نویسنده و یا نویسندگان، شاعران و دیگر شخصیتها و رویدادهای ادبی و هنری نصیب خواننده میشه.