1. خانه
  2. /
  3. کتاب پلیس حافظه

کتاب پلیس حافظه

نویسنده: یوکو اوگاوا
2.63 از 4 رأی

کتاب پلیس حافظه

The Memory Police
انتشارات: آموت
٪15
299000
254150
معرفی کتاب پلیس حافظه
کتاب «پلیس حافظه» رمانی نوشته «یوکو اوگاوا» است که اولین بار در سال 1994 به چاپ رسید. راوی بی نام داستان، زنی رمان نویس است که در جزیره ای بی نام و نشان زندگی می کند—جزیره ای که در آن، اشیا یکی پس از دیگری در حال ناپدید شدن هستند. این ناپدیدی ها، هم برای خود اشیا اتفاق می افتد و هم برای خاطره آن ها در ذهن ساکنین جزیره. افسران «پلیس حافظه» که مسئول به انجام رساندن ناپدیدی ها هستند، خانه ها را به صورت تصادفی می گردند و افرادی را دستگیر می کنند که توانایی به یاد آوردن اشیای ناپدیده شده را دارند. وقتی راوی درمی یابد ویراستارش، «آر»، کسی است که این فراموشی های اجباری بر او اثر ندارد، اتاقی پنهانی را در خانه اش به وجود می آورد تا «آر» را مخفی کند. با این حال، «پلیس حافظه» روز به روز سختگیرتر و بی رحم تر می شود، در حالی که اشیا و مفاهیم با سرعتی فزاینده در حال ناپدید شدن هستند.
درباره یوکو اوگاوا
درباره یوکو اوگاوا
یوکو اوگاوا، زاده ی ۳۰ مارچ ۱۹۶۲، نویسنده ی ژاپنی است.اوگاوا از سال ۱۹۸۸ تاکنون، بیش از چهل نوشته ی داستانی و غیرداستانی را به رشته ی تحریر در آورده است. او در سال ۲۰۰۶ کتاب «مقدمه ای بر ریاضیدانان زیبا» را به همراه ماساهیکو فوجیوارا که یک ریاضیدان است، نوشت که دیالوگی درباره ی زیبایی بی حد و حصر اعداد است. لطافت کارهای اوگاوا به دلیل این است که به نظر می آید کاراکترهای داستان های او در بیشتر اوقات نمی دانند کارهایی را که می کنند، چرا انجام می دهند. او کارهایش را با انباشتن اطلاعات جزئی انجام می دهد، تکنیکی که شاید در کارهای کوتاهش موفقیت آمیزتر بوده است. خواننده با توصیف حادی از آنچه قهرمان های داستان ها که عموما زن هم هستند، می بیند و حس می کند و بعضی اوقات خودآگاهی تعدیل شده ی آن ها که منعکس کننده ی فرهنگ ژاپن و خصوصا زن ها است، مواجه می شود.
ویژگی های کتاب پلیس حافظه
  • نامزد جایزه «بوکر»
  • نامزد «جایزه ملی کتاب آمریکا»
نکوداشت های کتاب پلیس حافظه

رمانی تاریک و بلندپروازانه که در مفهوم حافظه و قدرت کاوش می کند.

Publishers Weekly

داستانی استادانه در ادبیات گمانه زن.

Chicago Tribune

یک داستان تمثیلی دلخراش درباره اهمیت خاطرات، و خطر ژرف فراموشی فرهنگی.

Esquire
قسمت هایی از کتاب پلیس حافظه

مادرم که مجسمه ساز بود، به آرامی یک قلم سنگ تراشی را تیز می کرد یا تکه سنگی را سمباده می کشید و همزمان با همان صدای آرام خود، حرف می زد: «هر بار که چیزی ناپدید میشه، جزیره تکون میخوره. مردم دسته دسته توی خیابون ها جمع میشن و راجع به خاطراتشون درباره اون چیز از دست رفته حرف میزنند. همه غمگین و پشیمون میشیم و سعی می کنیم به همدیگه دلداری بدیم.»

ولی کسی سر و صدا راه نمی اندازه و ظرف چند روز همه چیز فراموش میشه. طولی نمیکشه که اوضاع به حالت عادی برمیگرده، طوری که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده و بعد هم دیگه کسی یادش نمیاد اون چیزی که ناپدید شده، چی بوده.

همیشه کمی درنگ می کردم چون می دانستم داخل آن کشوها چه چیزهای زیبا و عجیبی هست. مادرم در آن مخفیگاه، بسیاری از چیزهایی را که در گذشته در جزیره ناپدید شده بودند، نگه می داشت.

مقالات مرتبط با کتاب پلیس حافظه
برترین نویسندگان در «ادبیات ژاپن»
برترین نویسندگان در «ادبیات ژاپن»
ادامه مقاله
کتاب «پلیس حافظه»: کنترل خاطرات در دستان برادر بزرگ
کتاب «پلیس حافظه»: کنترل خاطرات در دستان برادر بزرگ

«یوکو اوگاوا»، این داستان پادآرمان شهری را با الهام گرفتن از کتاب «خاطرات آن فرانک» خلق کرد.

نظر کاربران در مورد "کتاب پلیس حافظه"
10 نظر تا این لحظه ثبت شده است

پیشنهاد نمیکنم ! وقتتون رو تلف نکنین(2کتاب قبلی نویسنده انتقام،پروفسور وخدمتکار رو خونده بودم واقعا از اونهاخوشم اومده بود بعد اومدم سراغ این کتاب )(انتقام رو حتما پیشنها میکنم). کتاب ایده داستانی تازه ای داره (پادآرمانشهری ولی اصلا قابل قیاس نیست با رقبای خودش مثل 1984 یا دنیای قشنگ نو یا کوری و... ) ولی ایده رو نمیتونه خوب پرورش بده و به خاطر همین داستان پردازی ضعیفی داره. در داستان سردرگمی و موضوعات نپخته((مثلا بخش عاشقانه رمانتیک رو به خاطر سانسور هایی ! که داره اصلا متوجه نمیشی هی باخودت دو به شکی که این الان منظوری داره یا نه))باعث میشن دلسرد بشی از ادامه دادن، پایان کتاب هم بازه و اون انتظاری که براش کشیدی رو نابود میکنه. میشه یه هدف هایی از کتاب گرفت مثل ظلم پذیری مردم و اینجور حرف‌ها ولی باز کتاب رو پیشنهاد نمیکنم. از این حجم از کامنت‌های مثبت سایت شوکه شدم در سایت‌های دیگر برین اکثر کامنت‌ها منفی هستند ! .

1403/04/25 | توسطامیر - کاربر سایت
2
|

قشنگ بود خیلی زیاد

1403/03/14 | توسطامیرمحمد حصاری
2
|

دوسش داشتم برای من مهم‌ترین نکته اش این بود که نباید عادت کنیم به از دست دادن ها

1402/11/29 | توسطفائزه صفریان
5
|

شاهکار عجیب

1402/11/11 | توسطکاربر سایت
2
|

در ابتدا در مورد خوندن این کتاب تردید داشتم اما حالا که تمومش کردم خیلی خوشحالم از خوندنش. نویسنده در مورد یه جزیره صحبت میکنه که به دستور پلیس هایی به اسم *پلیس حافظه* چیزهای زیادی به مرور زمان در این جزیره ناپدید میشن و حتی خاطرات مربوط به اون چیزها از ذهن افراد ساکن جزیره محو میشه. چیز هایی مثل کتاب، گل رز، عطر، تقویم، عکس‌های یادگاری و... و عجیب‌تر اینکه آدم‌های ساکن جزیره خیلی زود عادت میکنن بدون چیزهای ناپدید شده به زندگیشون ادامه بدن. از اوایل کتاب متوجه شدم که منظور نویسنده از ترسیم همچون جزیره ای در ذهن ما یک چیزه: ناپدید شدن ارزش‌های انسانی در عصر حاکمیت یک نظام تمامیت خواه.

1401/09/03 | توسطهیلا - کاربر سایت
14
|

عالیه واقعا هنر نویسندگی بالا توی این کتاب سرشار .ارزش بارها خوندن رو داره.

1401/07/23 | توسطکاربر سایت
5
|

موضوع پادارمان شهریو خوب نشون میده ولی بعد از یه جایی داستان روندش کسل کننده میشه اما خوب اگه به اینجور کتابا علاقه دارین خوندنش خالی از لطف نیست

1401/07/13 | توسطمصطفی عرب
3
|

داستان کتاب ایده خیلی جذابی داره و کلیاتش درباره ناپدید شدن یکباره چیزهایی از حافظه ساکنین یک جزیره است. کتاب پلیس حافظه به شدت از کتاب 1984 الهام گرفته و خواندنش برای علاقه مندان 1984 قطعا خالی از لطف نخواهد بود. روند پیش رفتن داستان قدری کنده ولی با توجه بیان خوب سلسله اتقافات دردناک، چندان آزار دهنده نمیشه از طرفی پایان مبهم و بسیار تلخی داره که من رو یاد آثار موراکامی می‌اندازه. در کل من که از خواندنش لذت بردم، کیهان بهمنی و نشر آموت خیلی خوب از پس ترجمه و نشر بر اومدن و کتاب کیفیت خوبی داره

1400/08/29 | توسطمحمدامین ایزدمهر
7
|

این روزها فقط این کتاب معنا پیدا می‌کند

1400/05/07 | توسطکتابخوار - کاربر سایت
9
|

دو سوم انتهایی کتاب با یک ریتم یکنواخت پیش میره و پایان داستان هم از توقع خواننده بسیار پایین‌تر بود.

1400/04/29 | توسطکیمیا رضایی مقدم
6
|