1. خانه
  2. /
  3. کتاب ملاقات بانوی سالخورده

کتاب ملاقات بانوی سالخورده

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.4 از 5 رأی

کتاب ملاقات بانوی سالخورده

Der Besuch der alten Dame
٪10
130000
117000
4.5 از 2 رأی

کتاب ملاقات بانوی سالخورده

The Visit
انتشارات: یکشنبه
٪15
100000
85000
معرفی کتاب ملاقات بانوی سالخورده
کلر زاخاناسیان شخصیت اصلی نمایشنامه ملاقات بانوی سالخورده که یک بانوی پیر و عجوزه است ، با قطار بیست و هفت دلاری خود به شهر گولن می رود. او فقط یک خواسته دارد: انتقام گرفتن از معشوق سابقش ، که سالها پیش او را با فرزندانش ترک کرد و دیگران را برای شهادت دادن علیه او ترغیب کرد. داستان فقط یک انتقام ساده نیست بلکه در این اثر شما با پدیده ای به نام کمدی سیاه طرف خواهید بود که عمیق ترین نقد های ممکن را به جامعه مدرن وارد می کند.
در همین حال ، این بانوی پیر نه تنها از نظر سنی پیر شده است، بلکه بسیار ثروتمند نیز شده و ساکنان را به یک پیشنهاد غیراخلاقی دعوت می کند: یک میلیارد برای شهر ، در ازای گرفتن زندگی معشوق سابقش ...

طرح داستان در کل سه مرحله است و خواننده را از همان ابتدا جذب خود می کند. از همان صفحات اول با وضعیت اولیه این کمدی غم انگیز روبرو خواهید شد و می توانید با هیجان نحوه پیشرفت اوضاع در گولن را تماشا کنید.

شما اگر به جای این شهروندان بودید در برابر پیشنهاد بانوی سالخورده چه واکنشی از خود نشان می دادید؟
همانطور که از مضامین این اثر مشخص است، قرار است مخاطب در مواجهه با این نمایشنامه به لحاظ اخلاقی به چالش کشیده شود. مرز های انسانیت، عدالت و شرارت محو خواهند شد تا که از نو اخلاقیات مورد کاوش قرار گیرد.
نمی توان از نظر ذهنی یک تصویر سیاه و سفید ترسیم کرد و قهرمانان طرح را به خوب یا بد تقسیم کرد. هیچ کس در گولن از گناه رهایی ندارد.
درباره فریدریش دورنمات
درباره فریدریش دورنمات
فریدریش دورنمات (Friedrich Dürrenmatt) نمایشنامه‌نویس و رمان‌نویس برجسته سوئیسی در پنجم ژانویه (۱۵ دی) ۱۹۲۱ در یکی از روستاهای اطراف شهر برن در کشور سوئیس متولد شد. پدر دورنمات کشیشی معتقد و متدین و پدربزرگش شاعری بذله‌گو و سرشناس بود که به خاطر شعرهای انتقادآمیز سیاسی که می‌سرود به او لقب شاعر سیاسی پرخاش جو داده بودند. تأثیر ویژگی‌های این دو نفر بر دورنمات بسیار زیاد بود، چنان‌که این تأثیر را به آسانی در بیشتر نوشته‌های این نمایشنامه‌نویس شهیر می‌توان مشاهده کرد.
دورنمات در ۱۳ سالگی همراه با خانواده راهی پایتخت شد. در این شهر پس از اتمام دوران متوسطه وارد دانشگاه شد و بر اساس تأثیری که از پدر و پدربزرگش گرفته بود در رشته علوم دینی، فلسفه و ادبیات آلمانی به تحصیل پرداخت. پس از تحصیل در رشته ادبیات و فلسفه، چندی در کش و قوس بود که نقاشی را حرفه خود قرار دهد یا نویسندگی را. به زودی حرفه نویسندگی را برگزید، اما نقاشی را هم هرگز کنار نگذاشت. تابلوها و طرح‌های او آشکارا نشان می‌دهد که تئاتر برای او پلی میان نقاشی و ادبیات است. در جوانی، نقد تئاتر و نیز رمان‌های جنایی هم می‌نوشت. پس از چند سال وارد دانشگاه زوریخ شد و در رشته هنر و فلسفه ادامه تحصیل داد. اما پس از مدتی فشار مالی و فضای کلی دانشگاه و پرداختن به ادبیات نمایشی او را از ادامه تحصیل بازداشت. این نویسنده که ثروت پدری نداشت به کار نگارش مشغول شد و کتاب مشکلات تئاتر را به رشته تحریر درآورد. او برای امرار معاش به نوشتن نمایشنامه‌های رادیویی روی آورد و از این راه پول خوبی به دست آورد، چنان‌که موفق شد مشکلات مالی خانواده را که شامل همسر و سه فرزندش می‌شد از این راه تا حدود زیادی حل کند.
نخستین نمایشنامه دورنمات در سال ۱۹۴۷ با عنوان این نوشته شد عرضه شد. داستان این اثر بر اساس جنگهای قرن ۱۶ میلادی در اروپا به رشته تحریر درآمده بود. دومین نمایشنامه خود را یک سال بعد با عنوان نابینا نوشت. این اثر داستان غم‌انگیز دوک نابینایی است که با از دست دادن پسر و دخترش که عزیزترین بستگانش هستند، روحش چنان آزار می‌بیند که احساس می‌کند در پایان زندگی قرار دارد و عریان در کوچه و خیابان پرسه می‌زند و به بیان درونیات خود با خداوند می‌پردازد.
ویژگی های کتاب ملاقات بانوی سالخورده
  • برنده جایزه ی نمایشنامه ی حلقه ی منتقدین نیویورک سال 1959
قسمت هایی از کتاب ملاقات بانوی سالخورده

مأمور اجرا از اتاقک بیرون می آید. مأموراجرا: سلام آقای شهردار. مخلص جنابعالیم. شهردار: این جا چی می خواید آقای مأمور اجرا؟ مأمور اجرا: آقای شهردار خودشون بهتر می دونن! کار بزرگ و بسیار پر مسئولیتی به من واگذار شده. می دونین یک شهر تمومو ضبط کردن یعنی چی؟ شهردار: توی شهرداری غیر از یک ماشین تحریر کهنه چیز دیگه ای پیدا نمی کنین. مأمور اجرا: آقای شهردار موزه ی محلی گولن خاطرشون نیست. شهردار: سه سال پیش هرچی بود فروختیم به آمریکا. صندوق های ما خالیه.

ایل: ما با هم خیلی دوست بودیم. هردو جوون، و پرحرارت. هرچی باشه، آقایون، من چهل و پنج سال پیش به مرد رشید گردن کلفت بودم و اون هم... کلارا هم، هنوز موقعی که تو انبار غله ی پیتر توی تاریکی مثل یه تکه نور در مقابلم می درخشید توی نظرم مجسمه. همین طور وقتی که توی جنگل کنرادزوایلر پابرهنه توی خزه ها و برگ های خشک درخت ها می دوید. با اون موهای سرخ، که باد اون ها رو پریشون می کرد. فرز و چالاک، مثل سنبله ی گندم باریک و خوش ترکیب، نرم و لطیف، اون یک فتنه ی خوشگل و افسونگر بود. روزگار ما رو از هم جدا کرد. فقط روزگار. خب پیش می آد دیگه.

شهردار: در این مورد حق با ایله. چون هرچی باشه این لحظه خیلی حساسه. خانم زاخاناسیان به خاک میهن خودش قدم می گذاره، خودشو در خونه ی خودش حس می کنه، به هیجان می آد، اشک شوق تو چشم هاش حلقه می زنه، محیط مأنوس و چهره های آشنا می بینه. طبیعیه که من اون موقع مثل حالا با په پیراهن این جا وا نمی ایستم. بلکه لباس سیاه رسمی تنمه و کلاه سیلندر سرم گذاشتم. خانمم پهلوم می ایسته، دوتا نوه هام درحالی که لباس سفید پوشیدن، دسته گل به دست جلوم می ایستند، خدایا، کاش همه چیز سر موقع حاضر شده باشه.

مقالات مرتبط با کتاب ملاقات بانوی سالخورده
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب ملاقات بانوی سالخورده"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خیلی خوب بود...هرچی جلوتر میره بیشتر جذب داستان میشی و تاثیر فقر بر اخلاقیات رو به خوبی نشون میده

1401/09/03 | توسطاحمدرضا اکرمی
4
|

بی نظیره... پرده اول تا اواخرش زیاد جالب نیست و آدم رو به این اشتباه میندازه که خیلی نمایشنامه زیادی گنده شده ایه ولی هرچی جلوتر میری هم قصه شیرین‌تر میشه و هم مفهوم عمیق تر. از ترجمه استاد سمندریان هم نمیشه به راحتی گذشت.

1401/06/16 | توسطImfarza
3
|

از معروفترین نمایشنامه‌های فردریش دورنمات و بسیار لذت بخش

1401/06/15 | توسطآرش ایجاد
1
|

تعداد صفحات کتاب اشتباه درج شده

1401/05/24 | توسطکاربر سایت
0
|
پاسخ ها

سلام و وقت به خیر. متشکریم از تذکر شما. اصلاح شد.

1401/05/25|توسطمدیر سایت
0

کتاب عالی و خواندنی

1400/10/29 | توسطکامران سیاحی
0
|

سال انتشار میلادی 1956 صحیح است

1400/10/09 | توسطکامران - کاربر سایت
0
|
پاسخ ها

با سلام و احترام، اصلاح گردید

1400/10/09|توسطمدیر سایت
0