1. خانه
  2. /
  3. کتاب خواهران تاریک

کتاب خواهران تاریک

3.3 از 1 رأی

کتاب خواهران تاریک

Dark Sisters
انتشارات: افق
٪15
220000
187000
معرفی کتاب خواهران تاریک
لحن نوشتاری این رمان صمیمی و خودمانی است به‌گونه‌ای که مخاطب را با خود به هزارتوی ماجرا می‌برد و با تصویرسازی قوی لذتی بی‌نظیر را برایش خلق می‌کند و او را ترغیب به خواندن کتاب وپیگیری ماجرا می‌کند.
پاره نخست داستان در حین یک سفر کلید می‌خورد که به شیوه روایت اول شخص و به صورت واگویه یکی از شخصیت‌ها به نام نیما آغاز می شود: «مغزم درست کار نمی‌کند، خوابم برده؟ چقدر خوابیده‌ام؟ صدای پایین آمدن شیشه برقی را می شنومو بعد صدای مامان که می‌گوید: نیما بیداری؟ تونل... سفتی شیشه پنجره را روی گیج‌گاهم حس می‌کنم. دود غلیظ تو سوراخ‌های دماغم فرو می‌رود. پلکهایم نمیه باز می‌شوند. کامیونی غرش کنان از کنارمان می‌گذرد...»
نویسنده در جای جای کتاب با توصیف رودیدادها، مکان‌ها، اشیاء و اشخاص می پردازد و با این آرایه ادبی مطالب را در دهن خواننده ماندگارتر می‌کند

"پله‌ها و پاگرد طبقه‌ی بالا در تاریکی غرق شده‌اند. در نور خفه‌ی سالن به مردی زل می‌زنم که با چشم‌های بسته روی تختی فلزی و بدون ملافه دراز کشیده و لوازم جراحی را ردیف کنارش چیده‌اند، چاقو و قیچی و انبر و چیزهای عجیب غریب دیگر. به شست پای مرد، کارتی گره زده‌اند. این مرد، روی تخت فلزی مرده و عجیب است که اصلا از او نمی‌ترسم."

درباره مهدی رجبی (1359)
درباره مهدی رجبی (1359)
مهدی رجبی متولد شهریور ۱۳۵۹- خمین می باشد. وی دارای  لیسانس فیلم‌سازی (دانشکده‌ی صدا و سیما) و فوق‌لیسانس ادبیات نمایشی (دانشگاه تربیت مدرس) است. رجبی نگارش فیلم‌نامه‌ی چند سریال و فیلم تلویزیونی و انیمیشن تجربی و کسب جوایز متعدد داخلی و بین‌المللی را انجام داده است. او برای کتاب فراموشان‌ این زمستان؛ کاندیدای بهترین مجموعه داستان جایزه‌ی ادبی یلدا،‌ ۱۳۸۴، معمای دیوانه‌ی کله‌آبی؛ کاندیدای جایزه‌ی ادبی اصفهان ۱۳۸۷ و کتاب برگزیده‌ی کتاب‌خانه‌ی مونیخ آلمان ۲۰۰۹، گریه نکنید مثل ابر باهار؛ برگزیده‌ی ناشران ۱۳۸۸ و برگزیده‌ی چهاردهمین جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان ۱۳۸۹ بوده است.
قسمت هایی از کتاب خواهران تاریک

پله ها و پاگرد طبقه ی بالا در تاریکی غرق شده اند. در نور خفه ی سالن به مردی زل می زنم که با چشم های بسته روی تختی فلزی و بدون ملافه دراز کشیده و لوازم جراحی را ردیف کنارش چیده اند، چاقو و قیچی و انبر و چیزهای عجیب غریب دیگر. به شست پای مرد، کارتی گره زده اند. این مرد، روی تخت فلزی مرده و عجیب است که اصلا از او نمی ترسم.

مقالات مرتبط با کتاب خواهران تاریک
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب خواهران تاریک"
15 نظر تا این لحظه ثبت شده است

سلام ❤️ من زینب قربانی هستم از شهرستان بوانات می‌خواستم از نویسنده‌ی کتاب خیلی خیلی تشکر کنم بابت کتاب خیلی کتاب باحالی هست 😇 و اصلا ترسناک نیست ولی کتابشو دوست دارم❤️

1403/02/07 | توسطکاربر سایت
0
|

کتاب خیلی قشنگیه اولین کتابی هست که من خوندم و خیلی هم دوسش داشتم و با این کتاب کتابخون شدم توصیه میکنم حتماًاًاًاً بخونیدش❥

1402/12/01 | توسطکاربر سایت
2
|

این کتاب خیلی خفنههه اولین کتابی که من خوندم بود داستانش مبهم بود و بستگی داشت به تخیل خواننده من خیلی دوسش داشتم

1402/09/20 | توسطپریا گودرزی
2
|

ببینید برای همه‌ی کسایی که نوشتن مبهم تموم شد،احتمال بدید جلد دوم نوشته بشه چون پتانسیلش رو داره به علاوه شخصیت پردازی داستان فوق العاده بود نیما در نقش یه پسر بی اعتماد به نفس و منزوی و بیشتر درونگرا که علاقه به موسیقی و سودوکو داشت تارا ویژگی‌های جالب و عجیبی داشت گنگ بودن سارو داستان زندگی تارا رو تغییر میداد خط به خط کتاب توصیف دقیق احساسات نیماست و همچنین نیما و مادرش از یه بیماری روانی رنج میبردن که اکثر توهم زا بود البته معنوی هم بهش نگاه کنیم اخطار روح کرده بودن و زندگیشون تسخیر اجنه بود به طور کلی معیارای دوست داشتنی داشت و توصیه میکنم

1402/05/07 | توسطکاربر سایت
1
|

کتاب پر از گره ، معما و پرسش بود اما همه بی پاسخ .. همه هااا در پایان با اینکه لذت بردی اما همش میگی خوب چی شد؟ اون جا چرا اینطوری شد؟ اونجا کی بود؟ اون چی بود این چی بود؟ و تا چند روز هی سوال میکنی که واقعا چی چی شد؟😆 کاش نویسنده گره هارو باز می‌کرد چون گره‌های خوبی زده بود

1402/04/07 | توسطسولماز میرصمدزاده
3
|

ابتدای کتاب خوب شروع شد و ادامه پیدا کرد ولی بدون نتیجه .من حداقل صدتا کتاب خارجی خوندم هیچ کدام به این صورت حل نشده وگنگ نیستند واقعا که ...مثلا آقای نویسنده میخواد خواننده کتاب رو تو یک قضیه حل نشده بزاره اما ...واقعا مسخره هست این کتاب

1401/06/13 | توسطلیلا - کاربر سایت
2
|

مگه رویا دوستشون نبود پس چطور شد مادر میترا و افسون اصلا مگه میترا و افسون دوست نبودند یعنی چی چرا انقدر گنگه.خیلی عالی نوشته شده بود ولی اگر ربطش نمیداد به توهمات بلوغ خیلی بهتررررر میشد واقعا الان باید بگم خیلی اعصابم خرابه چون خیلی مضخرف تمام شد حداقل میتونست انقدر گنگ پایانش نده😒😒😒😒😒

1401/04/19 | توسطبهار - کاربر سایت
3
|
پاسخ ها

واقعا مزخرف تمام شد

1401/06/13|توسطکاربر سایت
0

بسیاری از قسمت‌های کتاب سردرگم کننده بودند و جدا از شخصیت پردازی نامفهوم , پایان بندی هم کاملا نامشخص بود و بسیاری از مسائل حل نشده باقی موندن .

1401/02/29 | توسطکاربر سایت
1
|

کتاب جالبی بود ، عالی

1400/11/30 | توسطکاربر سایت
2
|
پاسخ ها

تو فهمیدی چیشد😭😭😭😭😭

1401/04/19|توسطکاربر سایت
0

ادامش کو؟بعد از بیمارستان چه بلایی سرش میاد،تارا چی میشه؟سارو چی شد،بچه چی شد؟ودف

1400/11/05 | توسطپری - کاربر سایت
3
|

من سفارش دادم فردا باید برم از کتاب خونه بگیرمش، حالا واقعا ترسناکه؟

1400/11/02 | توسطکاربر سایت
1
|

توصیه میکنم کتاب(رمان ) کفتر کش از اقای رجبی و همین‌طور رمان خانه در تاریکی وکنسرو غول و جنایت کار اعتراف میکند از اقای رجبی رو بخونین ❤️📖

1400/09/09 | توسطمهدیه - کاربر سایت
3
|
پاسخ ها

کفتر کش که خارجیه مال آقای رجبی نیست اما خیلی قشنگه و توصیه اش میکنم. اما کنسرو غول یا جنایتکار اعتراف می‌کند دقیقا کجاش قشنگ بود؟😒 کنسرو که پر از فحش و اعصاب خوردی بود اون جنایتکار هم که ... هیچی نگم بهتره😕

1402/04/07|توسطسولماز میرصمدزاده
1

اولین کتاب ترسناکم و اولین کتابم از اقای رجبی بودش من کلا کتاب زیاد میخونم برای همین از کتاب خونه میگیرم بیشتر و چون روحیه‌ی ماجرا جویانه دارم بر اساس اسم و عکس کتاب گرفتمش #بهترین رمان مهدیه ۸۷

1400/09/09 | توسطمهدیه - کاربر سایت
1
|

اولین کتابی که خوندم از آقای مهدی رجبی بود . اولین کتاب ترسناکی هم که خوندم ماله ایشون بود. این کتاب فظای وحشتناک عجیبی داره و برای طرفدارای ژانر وحشت به شدت پیشنهاد می‌شه.

1399/11/01 | توسطآراد صالح
4
|

کتاب جالب بود ولی شخصیت‌پردازی صحیحی نداشت.

1399/10/23 | توسطیاسمن ظریف فرد
3
|