ناگهان نفس های سردی را پشت گردنش حس کرد. کسی پشت سرش بود. یک لحظه تصمیم گرفت تمام نیرویش را جمع کند و سرش را برگرداند، اما دست هایی سرد و استخوانی روی کمرش لغزیدند و به ته دره هلش دادند. کوه پری حتی فرصت نکرد سرش را بالا بگیرد. روی سنگ ریزه ها غلتید و به ته دره سقوط کرد … و این آغاز سفر ناخواسته ی کوه پری به سرزمین ناشناخته ای است که دنیایی از هیجان و اتفاق های غیر منتظره را برایش به ارمغان می آورد.
واقعا کتاب خوبیه
واقعا کتاب خوبیه
به نظرم خیلی کتاب عالیه واقعا کتاب جالبی بود بخصوص وقتی به جاهای تخیلیش رسید خیلی جالبتر هم شد ولی کاشکی کوه پری میفهمید اون دستای سرد برای کی بوده و یا قبل از اینکه به سرزمین خودش برگرده با راج و توکا و کوالا میرفت تا خبر رو به دهکدشون بده
واقعا خیلی خوشم اومد. منو به سرزمین خورشید برد👏
عالیه تقریبانصف اش وخوندم تااینجاخیلی خوب بود من کتاب رمان نوجوان نویسنده خارجی خوندم اصلاخوب نبود امااین رمان بانویسنده ایرانی عالیه اصلاخسته کننده نیست ممنون ازخانم هادی پور دوستان میتونیداین کتاب وازکتابخونه بیارید
کتاب خیلی زیبا یی بود عالی بود اگر از کسیهای تخیلی خوشتان میآید حتما این کتاب را بخواند
فوق العاده بود من که واقعااا لذت بردم 😀❤️