کتاب تسویه حساب

The Reckoning
کد کتاب : 25380
مترجم :
شابک : 978-9641918141
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 494
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 22 اردیبهشت

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب تسویه حساب اثر جان گریشام

کتاب «تسویه حساب» رمانی نوشته ی «جان گریشام» است که نخستین بار در سال 2018 به چاپ رسید. در سال 1946، «پیت بنینگ» ماه ها پس از بازگشتن به خانه اش در «میسی سیپی» از جبهه های جنگ در فیلیپین، به یک کلیسای محلی می رود و کشیشی به نام «دکستر بل» را با گلوله به قتل می رساند. او حتی هنگام مواجهه با حکم اعدام، نمی گوید چرا دوست قدیمی اش را کشته است. آیا این اتفاق، ارتباطی با این گفته دارد که همسر «پیت» یعنی «لیزا» در زمان غیبت او، در کنار «دکستر بل» دیده شده است؟ «لیزا» که سه سال قبل از بازگشت شوکه کننده ی همسرش، به خاطر شنیدن خبر گم شدن و مرگ احتمالی «پیت»، آسیب های روی زیادی را متحمل شده، حالا اصلا در شرایطی نیست که بتواند به این سوال پاسخ دهد.

کتاب تسویه حساب

جان گریشام
جان گریشام، زاده ی 8 فوریه ی 1955، نویسنده ی آمریکایی است. او ابتدا به تحصیل در رشته ی حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی می سی سی پی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نماینده ی مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کناره گیری کرد.گریشام سال هاست به عنوان نویسنده ی رمان های حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است و آثار او به بسیاری از زبان های زنده ی دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شده اند و از اکثر کتاب های وی یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است.او تا کنو...
نکوداشت های کتاب تسویه حساب
Grisham’s most powerful, surprising, and suspenseful thriller yet.
قدرتمندترین، غافلگیرکننده ترین و پرتعلیق ترین تریلر «گریشام» تاکنون.
Barnes & Noble

An original, gripping, penetrating novel.
رمانی بدیع، گیرا و تأثیرگذار.
David Grann, New York Times bestselling author

By the master of legal fiction.
اثری از استاد داستان های حقوقی.
Jodi Picoult, New York Times bestselling author

قسمت هایی از کتاب تسویه حساب (لذت متن)
آدم ها با عنوان و لقبشان دسته بندی و اغلب قضاوت می شدند. و اگر عنوان و لقبی برای خود دست و پا نمی کردند، حتما سرزنش می شدند.

شنیدن حقیقت در خانواده ی ما، مثل گرفتن دود در دست است.

در نقطه ای از زندگی ام هستم که اجازه نمی دهم کسی سرم داد بزند.