کتاب ردیف درختان افرا

Sycamore Row
کد کتاب : 581
مترجم :
شابک : 978-964-174-175-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 560
سال انتشار شمسی : 1394
سال انتشار میلادی : 2013
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

۶ هفته جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

معرفی کتاب ردیف درختان افرا اثر جان گریشام

سث هابرد، مرد ثروتمندی است که به دلیل ابتلا به سرطان ریه در آستانه ی مرگ قرار دارد. او به هیچ کس اعتماد ندارد و قبل از این که خود را از یک درخت افرا آویزان کند و دار بزند، وصیت نامه ای جدید و دست نویس از خود به جای می گذارد. این کار هابرد باعث شکل گرفتن اختلافی شدید میان فرزندان و خدمتکار سیاه پوست او می شود. وصیت نامه ی جدید، بیشتر از آن که تکلیف مسائل را مشخص کند، بر ابهامات می افزاید. چرا هابرد تقریباً همه ی ثروت خود را به خدمتکارش بخشیده است؟ آیا شیمی درمانی و داروهای آرام بخش بر تصمیمات او تأثیر گذاشته اند؟ و همه ی این مسائل با تکه زمینی که روزگاری با نام ردیف درختان افرا شناخته می شد، چه ارتباطی دارد؟

کتاب ردیف درختان افرا

جان گریشام
جان گریشام، زاده ی 8 فوریه ی 1955، نویسنده ی آمریکایی است. او ابتدا به تحصیل در رشته ی حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی می سی سی پی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نماینده ی مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کناره گیری کرد.گریشام سال هاست به عنوان نویسنده ی رمان های حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است و آثار او به بسیاری از زبان های زنده ی دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شده اند و از اکثر کتاب های وی یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است.او تا کنو...
نکوداشت های کتاب ردیف درختان افرا
Powerful . . . immensely readable . . . the best of his books.
قدرتمند، فوق العاده خواندنی و بهترین اثر جان گریشام.
Washington Post Washington Post

One of [Grisham’s] finest . . . Sycamore Row is a true literary event.
یکی از بهترین آثار گریشام. ردیف درختان افرا، به راستی یک رویداد ادبی مهم است.
New York Times Book Review New York Times Book Review

A top-notch thriller.
تریلری درجه یک.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

قسمت هایی از کتاب ردیف درختان افرا (لذت متن)
آن ها، سث هابرد را در محوطه ی عمومی و جایی که قول داده بود، پیدا کردند، اگرچه نه در شرایطی که انتظارش را داشتند. او در انتهای طناب در فاصله ی دو متری از زمین قرار داشت و اندکی در باد تکان می خورد.

وقتی که آینده ای نداشته باشی، در گذشته زندگی می کنی.

مدت ها بود که او را کتک نزده بود. اما آدم کتک خوردن را هیچ وقت فراموش نمی کند. کبودی ها برطرف می شود اما اثر زخم ها باقی می ماند، عمیق، پنهان و دردناک. آدم، کتک خورده باقی می ماند. باید خیلی بزدل باشی که زنی را کتک بزنی.