ترس نگاه کردن به ویرانه های عاطفی انسان های واقعی، شیره ی جانش را کشیده بود؛ آدم های مستأصل و ناامیدی که از او طلب کمک می کردند.
می گویند یک زن با این عقیده با یک مرد ازدواج می کند که او را تغییر دهد اما نمی تواند. یک مرد به امید این که همسرش تغییر نکند با او ازدواج می کند، اما زن درنهایت تغییر می کند.
حتی به نظر هم نمی رسید که کسی در بردی، از این که دنیا در آستانه ی رکودی فاجعه بار قرار دارد، کوچک ترین اطلاعی داشته باشد. شاید کوه ها، این مکان را از دنیا جدا می کردند یا شاید زندگی در آن جا، آن قدر راکد مانده بود که فاجعه ای دیگر، اهمیتی نداشت.