این کتاب در سال ۶۷ یا ۶۸ به عنوان قصه شب در یک شب جمعه از رادیو پخش شد. کتابش رو هم داشتم یک زمانی، قصه نوجوانانه خوبی داره. هنوز صدای گوینده رادیو یادمه که به آرامی گفت: کودک، سرباز ، دریا ...
داستانی نوجوانانه در مورد جنگ و درگیری و صلح پییر، نوجوانی فرانسوی و ساکن روستایی اشغال شده توسط آلمانی هاست. پدر او در منطقه دیگری توسط آلمانها کشته شده و پییر از آلمانها متنفر و دنبال راهی برای ضربه زدن به آنهاست کتاب در تلاش برای نشان دادن بدی جنگ و زیبایی صلح است
این کتاب یکی از سه اثریه که من همیشه بعنوان اثر برتر در زندگی کتابخوانیم ازش یاد کرده و میکنم.من دبستانی بودم که این رو خوندم.مال خواهرم بود...فوق العاده...فوق العاده...نه اینکه نثر خاصی داشته باشه اما بهترین احساسات رو با همون نثر معمول اما مختص بخودش بهتون منتقل میکنه....همیشه گفتم که به طور میانگین هر ده سال یک کتاب خوب به دستم میرسه که از خوندنش لذت میبرم و این یکی از اونهاست.