روایتی درگیرکننده از دولیل که به حیات پیچیده ی اسرائیلی ها، فلسطینیان و ساکنان خارجی اورشلیم می پردازد.
سرزمین مقدس یک معجزه ی کوچک است؛ موجز، یکدست و به شدت خاص.
دولیل که سابقا کارتونیست بوده، در مختصرنویسی بصری و نقاشی محیط، دستی بر آتش دارد: زیارتگاه ها و اماکن مذهبی، مغازه های خاروبار فروشی، زمین های بازی و ایستگاه های بازرسی. موانع فرهنگی و فیزیکی میان یهودیان، مسلمانان و مسیحیان اطراف و درون اورشلیم برقرار است و طبق مصالحه ها، ساکنان اطراف شهر مجبور به تدبیر به خرج دادن شده اند. آن ها منبع کمدی آرام و تیره ای هستند که مضحکانه بر الا کلنگ تراژدی بالا پایین می رود.
شش فرقه ی مذهبی به طور مشترک مسئولیت کلیسا را برعهده دارند. در سال ۱۸۵۲ مقرر شد که برای جلوگیری از هرگونه منازعه و حفظ وضع موجود، هر فرقه قسمت مربوط به خودش را مدیریت کند. با این حال این مکان مقدس را به خانواده ای مسلمان سپردند.آنها نسل هاست که هر روز درها را به روی افراد باز می کنند و می بندند. با وجود قانون وضع شده فرقه های مختلف بعضی وقتا با هم کنار نمی آیند و جدایی و تفرقه بینشان اتفاقی معمولی است. یکی از نمونه های معروفش نردبان چوبی است که به خاطر اختلاف پیش آمده میان آنهایی که پنجره را در اختیار داشتند و کسانی که از بالکن زیرش محافظت می کردند کنار دیوار قرار داده شد.