در جمع چند تن از نویسندگان به نام ایران یکی بی مقدمه پرسید: در ایران مقاله نویس هم داریم؟ جواب همه خاموشی بود. بعد هم پیش کشیدن حرفهای دیگر. انگار نه انگار که چنین سوالی شده بود. دلیل اینکه چرا همه سوال را نشنیده گرفتند شاید هرگز برای من روشن نشود. اما یک چیز مسلّم بود. در ایران مقاله نویسی، با وجود مقاله هایی خوب، گویا چنانکه باید شناخته نشده است. ما هنر کلامی را به شعر و داستان محدود کرده ایم. در اینجا مقاله آن شانی را که در غرب دارد، ندارد. آنانی هم که ذوق و هنری در مقاله نویسی دارند به کار خود چنان نگاه نمی کنند که شاعر به شعر یا داستان نویس به داستان خود. محصول کار بسیاری از باذوقترین مقاله نویسان ما چند مقاله خوب بیشتر نیست که گاهی به نظر می رسد از دستشان دررفته باشد زیرا به مجموع مقاله های آنان که نگاه کنی گویی آگاهی چندانی به هنر ظریف خود نداشته اند و در آزمودن شگردهای مقاله نویسی و بهبود کیفیت آن تلاش نکرده اند. بسیار اندکند کسانی که خواسته باشند مقاله نویس شناخته شوند. مقاله نویسی، به معنای هنری که در فصل پیش بدان اشاره شد، در ایران هنوز آن چنان که باید نوع شناخته شده ای نیست. وضعیت مقاله نویسی را در ایران می توان، برای مثال، به اشاره با مقایسه وضعیت آن در انگلیس دریافت. در انگلیس مقاله همانند شعر و داستان تاریخی مدون دارد. مقاله به معنای امروزی آن نخستین بار با آثار میشل مونتنی ( Michel Montaigne ) محقق فرانسوی قرن شانزدهم در ادبیات اروپا معرفی شد. عنوان این آثار (essai ( ۱۵۸۰ بود به معنای « جستار. » این مجموعه، که شهرت مونتنی را خاسته از آن می دانند، در ۱۶۰۳ با عنوان essays به انگلیسی ترجمه شد و تاثیر عمیقی بر نویسندگان انگلیس نهاد. پیش از آن هم فرانسیس بیکن، به پیروی از مونتنی، نخستین مجموعه نوشته های خود را با عنوان essays در ۱۵۹۷ چاپ کرده بود. از این رو در انگلیس تاریخ مقاله نویسی را از بیکن شروع می کنند و قرن به قرن به پیدایش انواع مقاله، معرفی مقاله نویسان معروف و ویژگیهای مقاله های هرکدام می پردازند.
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.
عالی .حتما مطالعه کنید.