اگر پیرنگ را نوعی تلفیق زمانی عناصر داستان محسوب کنیم . بدیهی است که در آن صورت پیرنگ واجد دو ویژگی مهم است . نخست این که ، به صورت یک قاعده ی سامان دهنده و وحدت بخش عمل می کند . به سخن دیگر ، پیرنگ تلفیقی را فراهم می آورد تا خواننده تمام مطالب رمان را انسجام یافته و به صورت موضوعی واحد و یکپارچه - که عبارت باشد از خود آن رمان در تمامیتش - تجربه کند . دو دیگر این که ، پیرنگ به واسطه ی زمان عمل می کند . از آن جا که قرائت رمان فرایندی است که در زمان رخ می دهد ، و نیز از آن جا که پیرنگ رمان عبارت است از سامان این فرایند زمانی ، پس ناگزیر پیرنگ هر رمان این خصوصیت را دارد که در زمان بسط می یابد . از این جا این پرسش مطرح می شود که تلفیق های زمانی را چگونه می توان به وجود آورد . برای این که پیشرفت زمانی وقایع رمان از نظر خواننده کلیتی دلالت دار و سامان یافته تلقی شود ، سه شرط را به هر نحو ممکن باید رعایت کرد...
بخشی از توضیحات، مربوط به این کتاب نیست. چون در این کتاب داستانهای رئالیستی و ناتورالیستی ایرانی وجود ندارد