1. خانه
  2. /
  3. کتاب فرهنگ فارسی عامیانه

کتاب فرهنگ فارسی عامیانه

5 از 1 رأی

کتاب فرهنگ فارسی عامیانه

Persian Folk Culture
انتشارات: نیلوفر
ناموجود
1450000
معرفی کتاب فرهنگ فارسی عامیانه
ابوالحسن نجفی یکی از بزرگترین مترجمان و زبان شناسان معاصر است که همواره عضو فعال فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است. از وی آثار برجسته ای به جا مانده که فرهنگ فارسی عامیانه از درخشان ترین آن هاست.

این فرهنگ دو جلدی که در سال هزار و سیصد و هفتاد منتشر شد از چنان نوآوری برخوردار بود که دیگر پژوهشگران را به صرافت انداخت تا به فرهنگ عامه نویسی بدین شیوه روی بیاورند. تفاوتی که این فرهنگ با آثار پیش از خود داشت این بود که شواهد به کار رفته در مدخل های آن از تعداد زیادی داستان و متن حکایت تشکیل شده که تعاریف را پشتیبانی می کنند. اما بر خلاف فرهنگ های پیش از خود که از متون قرن های گذشته و به صورت پراکنده جمع آوری شده اند، داستان ها و آثار به کار رفته از سال هزار و سیصد به بعد بعد نگارش شده اند و پدیدآورندگان آن ها نیز در تهران پرورش یافته اند. نجفی با این کار، احتمال ورود اصطلاحات مهجور قدیمی یا تلفیق اصطلاحات این فرهنگ با زبان قومیت های غیرفارس را به حداقل رسانده است.

چیزی که سبک نگارش و شیوه ی کار نجفی را از دیگر فرهنگ نویسان متمایز کرده است، آگاهی و تسلط او به نحوه فرهنگ نویسی غرب بوده و به این ترتیب هر واژه نه تنها با تعریف بلکه با شواهد و داستان ها توضیح داده می شود.

از تاثیر اصطلاحات و عبارات عامیانه در فرهنگ و زبان یک کشور نمی توان چشم پوشید و بنابراین اهمیت این اثر در ارجاعات فرهنگی و آثار نویسندگانی که برای نگارش داستان از عبارات عامیانه استفاده می کنند به چشم می خورد.
درباره ابوالحسن نجفی
درباره ابوالحسن نجفی

ابوالحسن نجفی، زبان شناس، مترجم، ویراستار بزرگ کشور و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سال ۱۳۰۸ در خانواده‌‌ای مذهبی و سنتی متولد شد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان گذراند و در رشته ادبیات فارغ التحصیل شد. در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران زیر نظر استادانی چون پرویز ناتل خانلری، فاطمه سیاح و موسی بروخیم به تحصیل در رشته زبان فرانسه پرداخت. سپس در رشته زبان شناسی در سوربن زیر نظر آندره مارتینه به ادامه تحصیل مشغول شد.

او ابتدا به عنوان دبیر در اصفهان مشغول به کار شد. سپس در گروه ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان به تدریس پرداخت و تا سال ۱۳۴۹ در آنجا بود. در همان سال به تهران آمد و همکاری خود را با موسسه فرانکلین آغاز کرد. همزمان به عنوان استاد مدعو در گروه زبان شناسی دانشگاه تهران نیز مشغول شد. او همچنین مدتی در دانشگاه آزاد (پیش از انقلاب)، مرکز نشر دانشگاهی و گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی نیز همکاری داشت. در مرکز نشر دانشگاهی به تدریس «وزن شعر فارسی»، «مبانی زبان شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی» و «امکانات زبان فارسی در ترجمه» مشغول بود.

ابوالحسن نجفی (زادهٔ ۱۳۰۸ در نجف)، زبان شناس و مترجم ایرانی است. او عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و دبیری مجله ادبیات تطبیقی را بر عهده دارد. عمده فعالیت های ادبی و علمی او در حوزه ترجمه متون ادبی، ویرایش، زبان شناسی و وزن شعر فارسی است. او یکی از دقیق ترین دایره ها برای طبقه بندی وزن شعر فارسی را تدوین کرده که به دایره نجفی معروف است.برخی از آثار تألیفی او عبارتند از: غلط ننویسیم، مبانی زبان شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی، فرهنگ فارسی عامیانه، وزن شعر فارسی و... مترجم بیش از ۱۵جلد کتاب ادبی و هنری، برخی از آنها عبارتند از: شیطان و خدا (ژان پل سارتر)، گوشه نشینان آلتونا (ژان پل سارتر)، شنبه و یکشنبه در کنار دریا (روبرمرل)، کالیگولا (آلبرکامو)، عیش و نیستی (تیری مونیه)، شازده کوچولو (اگزوپری)، خانواده تیبو (روژه مارتن دوگار)، نژاد و تاریخ (لکودلوی استروس)، ضدخاطرات (آندره مالرو) و.
دسته بندی های کتاب فرهنگ فارسی عامیانه
قسمت هایی از کتاب فرهنگ فارسی عامیانه

اندیشه گردآوری و تدوین لغات عامیانه نخستین بار در دوران دانشجویی در دانشگاه تهران به ذهن من راه یافت. چند تن از دانشجویان افغانستانی که دوره عالی ادبیات فارسی را می گذراندند به من می گفتند که رغبتی به خواندن داستانهای ایرانیان ندارند، زیرا بسیاری از لغات و اصطلاحات مستعمل در این نوشته ها را درنمی یابند. اما تصمیم نهایی را وقتی گرفتم که روزی، در سال 1362، یک دانشجوی فرانسوی که در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تحصیل می کرد، عبارتی را که در کتاب بوف کور صادق هدایت دیده بود به من نشان داد و پرسید: «مگر جان قابل دیدن است؟» آن عبارت که از زبان مرد بیمار گوشه نشینی نقل شده چنین است: «ننجون [= دایه ام] مثل بچه با من رفتار می کرد. می خواست همه جان مرا ببیند.» البته معنای جان برای من فارسی زبان که این زبان را نخست در دامان مادر آموخته ام آشکار بود، اما راستش را بگویم، هر گز توجه نکرده بودم که این کلمه در فارسی عامیانه به معنای «تن و بدن» به خصوص «تن برهنه» است.

مقالات مرتبط با کتاب فرهنگ فارسی عامیانه
آشنایی با انواع سبک های نگارش و شیوه استفاده از آن ها
آشنایی با انواع سبک های نگارش و شیوه استفاده از آن ها
ادامه مقاله
شازده کوچولو، آموزگار درس های بزرگ زندگی
شازده کوچولو، آموزگار درس های بزرگ زندگی

«شازده کوچولو»، این شاهکار ادبی پر از درس هایی است که کودکان را برای ورود به دنیای بزرگترها آماده می کند.

نظر کاربران در مورد "کتاب فرهنگ فارسی عامیانه"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

یک فرهنگ عالی و فوق العاده که براساس اصول علمی و حرفه‌ای نگاشته شده است

1403/07/09 | توسطمحمد برجاس
0
|

می بخشید من تصادفا این مطلب را خواندم و زبان شناس هم نیستم اما مطلبی را که آغای ابولحسن نجفی نوشته اند که اولین بار بعد شنیدن نظر دانشجویان افغانستانی در فکر نوشتن فرهنگ اصطلاحات .. افتاده اند بعد جمله از کتاب بوف کور (..... همه جان مرا ببیند ) را یاد آوری و بالاخره فرموده اند که برای اولین بار متوجه شده اند که جان به معنی بدن و بدن برهنه در فارسی بکار میرود . منظورم از این پر گویی اینست که خدمت شما عرض شود که ما فارسی زبانهای افغانستان هم در زبان عامیانه ما از کلمه جان به معنی بدن یا بدن برهنه استفاده میکنیم مثلا مادر ما میگفت برو بچه کالای نو ات را در جانت کن باز برو یعنی لباس نو ات را بپوش

1401/09/14 | توسطع نوری از کابل - کاربر سایت
10
|
پاسخ ها

دانشجوی فرانسوی پرسیده این جمله رو دانشجوی افغانی گفته چون درک بعضی کلمات برایشان سخت هست علاقه ای به خواندن کتاب‌های وداستانهای فارسی نداشتند

1403/03/31|توسطکاربر سایت
0