در فروشگاه، بیدی وسایلی را که مادر خریده بود، به کنار صندوق برد. صندوقدار فروشگاه به او گفت: آفرین، چه بچه ی زرنگی! اما بیدی به جای تشکر، زبانش را برای صندوقدار درآورد. صندوقدار ناراحت شد و گفت: وای، چه بی ادب! بیدی موقع غذا خوردن هم بی ادب بود. او با دهان باز غذا می خورد و...