شوشو خیلی شکمو بود. تمام پول تو جیبی اش را می داد و شکلات و شیرینی می خرید. همه را خودش می خورد، یک دانه هم به دوستانش نمی داد. وقت غذا خوردن، بابا و مامان و داداش کوچکه شوشو، گرسنه می ماندند. چون قبل از آن که آنها مشغول خوردن شوند، شوشو غذا را تمام کرده بود و...