«طبلزنها» کتابی برای نوجوانان و نوشتهی راینر زیمنیک نویسندهی آلمانی است. این کتاب مشهورترین اثر او برای مخاطبان نوجوان است. داستان، روایت جستجو برای رسیدن به سرزمین و مکانی بهتر برای زندگی است. سفر از دیرباز یکی از موضوعهای مهم هم در ادبیات کلاسیک و هم در ادبیات مدرن بوده است. نویسندگان از این امکان برای روایت ماجراها و اتفاقات گوناگون استفاده کردهاند که به آنها امکان پرداختن به شخصیتهای گوناگون را میداده است. امکانی برای شناخت آدمها و درونیاتشان. گاهی شخصیتها در سفر به نوعی خودشناسی و مکاشفه هم میرسند. نویسنده در داستان «طبلزنها» از پیرنگ سفر برای روایت داستانش بهره برده است. داستانی تخیلی درباره سفر آرمانی گروهی از انسانها که در جستجوی زندگی بهتر، از شهر خود کوچ میکنند و راهی سفری طولانی میشوند. سفر با فریاد یک طبلزن آغاز میشود: «ما زندگی بهتری را شروع میکنیم. ما به سرزمین دیگری میرویم.» حاکمان و درباریان قصد دارند او را دستگیر کنند، اما این فریاد به دیگران نیز سرایت میکند. خیلی زود گروه زیادی از مردم با طبلزنها همراه میشوند. آنها از شهر خارج می شوند تا به سرزمین آرمانی خود برسند. در بین راه اهالی ناراضی سرزمینهای دیگر نیز به آنها میپیوندند. آنها شهر به شهر به دنبال جایی بهتر هستند. نگهبانهای یک شهر خیال میکنند، آنها جنگجو هستند و اجازهی ورود به آنها نمیدهند. در شهری دیگر نگهبانهای خیال میکنند، آنها دیوانهاند و به سویشان نیزه پرتاب میکنند. در طول راه بعضی از طبلزنها از پا درمیآیند، اما آنها آنقدر زیاد هستند که سفرشان ادامه پیدا کند. آنها از دریا، دشت، جنگل و دره میگذرند، از دل سرزمینهای گرم و بیآب یا سرد و یخزده عبور میکند. این گروه عظیم به سرزمینهای مختلفی میروند و در مرحلهای از این سفر به ثروت و رفاه نیز میرسند. اما سرانجام بر اثر اتفاقات گوناگون، شکست میخورند و پراکنده میشوند. تعداد اندکی از آنها که باقی ماندهاند به شهر خودشان باز میگردند. مدتی بعد باز صدای طبلزنی به گوش میرسد که مردم را به زندگی بهتر فرا میخواند. «طبلزنها» روایت سفری پرماجرا برای رسیدن به سرزمینی بهتر است. داستانی که خوانندگان نوجوان را با خود و طبلزنها همراه میکند تا آنها نیز خوشیها و سختیهای این سفر طولانی را تجربه کنند.
درباره راینر زیمنیک
راینر زیمنیک متولد 13 دسامبر 1930 در بوتن ، طراح ، نقاش و نویسنده آلمانی است.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟