1. خانه
  2. /
  3. کتاب عمارت هلندی

کتاب عمارت هلندی

نویسنده: آن پچت
4 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.2 از 1 رأی

کتاب عمارت هلندی

The Dutch House
انتشارات: مرو
٪15
135000
114750
3.4 از 1 رأی

کتاب خانه هلندی

The Dutch House
انتشارات: نشر ثالث
٪15
180000
153000
3.4 از 1 رأی

کتاب عمارت هلندی

مجموعه کتابخانه ای برای همه
The Dutch House
انتشارات: آسمان نیلگون
٪15
85000
72250
پیشنهاد ویژه
3.8 از 1 رأی

کتاب عمارت هلندی

The Dutch House
انتشارات: روزگار
٪30
211000
147700
معرفی کتاب عمارت هلندی
کتاب «عمارت هلندی» رمانی نوشته ی «آن پچت» است که نخستین بار در سال 2019 به چاپ رسید. در سال 1945، «سیریل کانروی» خانه ای معروف به «عمارت هلندی» در حومه ی فیلادلفیا را برای همسرش می خرد، با تمام وسایل، پرتره های بزرگ مالکین قبلی، و حتی تمام خدمتکاران خانه. اما همسرش از عمارت متنفر است. او پس از اندکی از آنجا می گریزد و دختر ده ساله اش «میو» و پسر سه ساله اش «دنی» را ترک می کند. پنج سال بعد، «میو» و «دنی» با همسر دوم «کانروی» آشنا می شوند. خانم «کانروی» جدید، عاشق خانه است. وقتی «سیریل» می میرد، او خانه را نگه می دارد و به جز اختصاص دادن پولی برای تحصیلات «دنی»، بچه ها را تقریبا به طور کامل از ارث محروم می کند. حالا «دنی» که به مردی بزرگسال تبدیل شده، زندگی سابق خود در «عمارت هلندی» و خاطرات خود از خواهر مهربانش را برای مخاطبین روایت می کند.
درباره آن پچت
درباره آن پچت
آن پچت، زاده ی 2 دسامبر 1963، نویسنده ای آمریکایی است.پشت در لس آنجلس به دنیا آمد. او در دانشگاه آیووا در کارگاه نویسندگان آیووا شرکت کرد، همچنین در مرکز آثار هنرهای زیبا در ماساچوست حضور یافت و در همین مرکز بود که اولین رمانش را نوشت. پچت اکنون به همراه همسرش در نشویل تنسی زندگی می کند.
ویژگی های کتاب عمارت هلندی
  • نامزد دریافت جایزه ی پولیتزر سال 2020
  • نامزد بهترین کتاب داستانی تاریخی گودریدز سال 2020
  • از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب عمارت هلندی

یک رمان استادانه ی دیگر از «پچت».

Publishers Weekly

داستانی غنی و تکان دهنده درباره ی یک بهشت از دست رفته.

Barnes & Noble

«عمارت هلندی» چیزی را که همیشه می دانستیم، تأیید می کند: «آن پچت» کتاب بد نمی نویسد.

BookPage
قسمت هایی از کتاب عمارت هلندی

«سندی» باید پرده را کنار می زد تا من را پیدا کند. «چرا پرده رو کشیدی؟» داشتم مطالعه می کردم. گفتم: «حریم خصوصی.» هرچند که در هشت سالگی حریم خصوصی معنایی نداشت. از این کلمه خوشم می آمد، از آن حس تنهایی موقع کشیدن پرده ها.

آن مهمان، برایمان یک معما بود. پدر ما هیچ دوستی نداشت، حداقل نه از آن هایی که شنبه عصر بخواهد دیروقت به عمارت ما بیاید. من حریم امن خود را ترک کردم و به بالای پله ها رفتم تا روی قالیچه ای که زمین را پوشانده بود، دراز بکشم. بنابر تجربه می دانستم که می توانم با خوابیدن روی زمین و با نگاه کردن از بین پایه ی نرده ها و اولین ستون آن، اتاق پذیرایی را ببینم.

پدرمان آنجا رو به روی شومینه کنار یک زن نشسته بود. تا جایی که می توانستم بفهمم، داشتند در مورد تابلو پرتره از خانم و آقای «ونهوبیک» حرف می زدند. بلند شدم و به اتاق خواهرم برگشتم تا گزارش بدهم. به «میو» گفتم: «یک خانومه.» «سندی» حتما این را از قبل می دانست.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب عمارت هلندی" ثبت می‌کند