1. خانه
  2. /
  3. کتاب بمب و خاکستر

کتاب بمب و خاکستر

4 از 1 رأی

کتاب بمب و خاکستر

The Association of Small Bombs
٪10
73000
65700
معرفی کتاب بمب و خاکستر
کتاب «بمب و خاکستر» رمانی نوشته ی «کاران ماهاجان» است که اولین بار در سال 2016 به انتشار رسید. وقتی دو برادر با نام های «توشار» و «ناکول کورانا» به همراه دوستشان «منصور احمد»، تلویزیون خانواده ی خود را از یک مغازه ی تعمیرات در دهلی تحویل می گیرند، فاجعه بدون اخطار قبلی از راه می رسد. یک بمب—یکی از بمب های «کوچک» زیادی که انگار در همه جای جهان به چشم می خورد—در بازار دهلی منفجر می شود و در لحظه جان پسرهای خانواده ی «کورانا» را می گیرد. «منصور» جان به در می برد اما تأثیرت جسمانی و روانشناختی این بمب در او باقی می ماند. از هند تا آمریکا، زندگی قربانیان، والدین، دوستان و دشمنان برای همیشه تغییر می کند.
درباره کاران ماهاجان
درباره کاران ماهاجان
کاران ماهاجان متولد 24 آوریل 1984 رمان نویس ، مقاله نویس و منتقد هندی-آمریکایی است. رمان دوم وی" بمب و خاکستر" ، نامزد نهایی جایزه ملی کتاب داستانی 2016 بود. در سال 2017 ، وی به عنوان یکی از بهترین رمان نویسان جوان آمریکایی انتخاب شد. ماهاجان در استمفورد کنتیکت متولد شد و در دهلی نو هند بزرگ شد. وی پیش از دریافت مدرک در رشته داستان از مرکز نویسندگان میچنر ، در دانشگاه استنفورد انگلیسی و اقتصاد می خواند. وی علاوه بر نویسندگی ، به عنوان سردبیر در سانفرانسیسکو ، مشاور اقتصادی و برنامه ریزی شهری در شهر نیویورک و یک محقق در بنگلور کار کرده است. وی هم اکنون در آستین تگزاس زندگی می کند. 
ویژگی های کتاب بمب و خاکستر
  • برنده ی جایزه ی کتاب انیسفیلد-ولف سال 2017
  • نامزد جایزه ی ملی کتاب آمریکا سال 2016
  • نامزد جایزه گودریدز سال 2016
  • نامزد جایزه ی DSC ادبیات آسیا جنوبی سال 2017
  • از کتاب های برگزیده نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب بمب و خاکستر

هوشمندانه، ویرانگر، پیش بینی ناپذیر.

New York Times

کاوشی عمیقا تکان دهنده در تروریسم.

Slate Book Review

بلندپروازانه. این اثر ما را به عمق جنبه ی انسانی تراژدی می برد.

Washington Post
قسمت هایی از کتاب بمب و خاکستر

سال های آزمون های حسابداری رسمی، سال های اضطراب هستند؛ آن هم زمانی که آدم، کودکی بیش نیست. حس رد شدن، همیشه با آدم همراه است. با کتاب هایت در سنگر پناه گرفته ای اما وقتی از سنگر بیرون می آیی، فقط خودت هستی و خودت و باید در برابر گلوله هایی که به سمتت شلیک می شوند، جاخالی بدهی. در این میان، عزت نفست مدام در نوسان است.

وقتی «ویکاس» خبرهای مربوط به انفجار بمب را از تلویزیون شنید، همسرش را صدا کرد که بیاید و تماشا کند. «دیپا» که داشت در اتاق پذیرایی روزنامه می خواند، آن را مچاله کرد و به طرف تلویزیون دوید. «دیپا» در حالی که سرش درون کمد اتاق خواب بود، آمد روی لبه ی تخت نشست، عینکش را میزان کرد و پرسید: «چند نفر مرده ان؟» خانواده ی «یکورانا» در چند سال گذشته علاقه ای بیمارگونه به خبرهای انفجار بمب در سراسر کشور به خصوص در دهلی پیدا کرده بودند.

اگر «ویکاس» می خواست با خودش صادق باشد، باید ژست ها را برای محقق ساختن آرزوهایی جاه طلبانه می دزدید، آن هم از افرادی که می دانست هرگز شبیه آن ها نخواهد شد، مثل «پرابات» عیاش، و عجیب تر آن که «ویکاس» ژست ها را از افرادی دزدیده بود که در ابتدا از حرکات دستشان یا اخلاق و رفتارشان بیزار بود و آن ها را زشت، پر سر و صدا، ناشایست و غیرعادی می دانست.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب بمب و خاکستر" ثبت می‌کند