1. خانه
  2. /
  3. کتاب تعطیلات مگره

کتاب تعطیلات مگره

نویسنده: ژرژ سیمنون
پیشنهاد ویژه
3.8 از 1 رأی

کتاب تعطیلات مگره

Maigret's Holiday
٪25
150000
112500
معرفی کتاب تعطیلات مگره
در "تعطیلات مگره" به قلم "ژرژ سیمنون" کارآگاه مگره را در تعطیلات با همسرش در کنار دریا می بینیم. تقریبا بلافاصله پس از شروع داستان خانم مگره بخاطر آپاندیسیت حاد مجبور می شود به بیمارستان محلی منتقل شود و کارآگاه مگره به سرعت یک روال جدید را در مدتی که آنجا هستند پیش می گیرد. او هر روز صبح به همسرش زنگ می زند و هر روز بعد از ظهر به مدت 30 دقیقه به دیدار او می رود. ملاقات ها کوتاه و دردناک است. از راهبه های پرستار بیمارستان گرفته تا عدم رعایت حریم خصوصی اتاق های دو تخته ، همه چیز برای او ناراحت کننده است.
این رمان از این نظر جالب است که کارآگاه هم حوصله اش سر رفته است هم تمایلی به درگیر شدن در پرونده ی جدیدی که پیش آمده را ندارد.
"ژرژ سیمنون" بینشی درخشان از طبقات و افراد مختلف جامعه که مگره از آنها بازدید می کند را نشان می دهد. چالشی که در این داستان ذهن خواننده را درگیر می کند این است که آیا مگره بیش از این که عدالت را به انجام برساند، عامل مرگ های بیشتر نبوده است؟ و جالب اینجاست که مگره در یک برهه از خود می پرسد آیا زندگی او امن خواهد بود؟ "تعطیلات مگره" یک داستان فوق العاده است که از روانشناسی جرم صحبت می کند و روش کاری مگره علی الخصوص پاسخ وی به شاهدان در مقایسه با تحقیقات رسمی یکی از جالب ترین بخش های کتاب است. این قضیه در مورد شخصیت او توضیح می دهد و اینکه چرا خوانندگان آنقدر او را دوست داشتند که "ژرژ سیمنون" سرانجام مجبور شد به نوشتن درباره اش ادامه دهد.
درباره ژرژ سیمنون
درباره ژرژ سیمنون
ژرژ سیمنون، زاده ی فوریه ۱۹۰۳ و درگذشته ی ۴ سپتامبر ۱۹۸۹، نویسنده ی بلژیکی بود. از وی که به خاطر نوشتن رمان های پلیسی شهرت داشت نزدیک به ۵۰۰ رمان و تعداد بسیاری آثار کوتاه منتشر شده است. سیمنون خالق شخصیت کمیسر مگره یکی از سرشناس ترین کارآگاه های ادبیات پلیسی جهان است.ژرژ ژوزف کریستین سیمنون در ۱۳ فوریه سال ۱۹۰۳ در شهر لیژ بلژیک به دنیا آمد. پدرش دزیره در یک شرکت بیمه حسابدار بود.ژرژ در سال های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ در مدرسه ی سن آندره به تحصیل پرداخت و با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ به کالج سن لویی رفت که دبیرستانی تحت نظارت ژزوئیت ها بود. تا پیش از ۱۹۱۸ به مشاغل مختلفی از جمله شاگردی در کتابفروشی پرداخت، اما در ژانویه آن سال در پی بیماری پدرش ترک تحصیل کرد و در نشریه ی گازت دو لیژ به عنوان خبرنگار مشغول کار شد.این شغل به او امکان داد با گروه های و طبقات مختلف مردم از جمله افرادی که در هتل های ارزان قیمت اقامت داشتند، وقتشان در نوشگاه ها سپری می شد و گهگاه گذارشان به ادره پلیس می افتاد سر و کار پیدا کند و با منش و رفتار آن ها به خوبی آشنا شود. این آشنایی زمانی که بعدها نویسندگی حرفه اصلی اش شد بسیار به کار آمد. کار در گازت که روزنامه ای پرتیراژ و عامه پسند بود باعث شد تا مهارت های تندنویسی و ویرایش سریع متون نوشتاری را به خوبی فرا بگیرد. عادت تندنویسی تا پایان کار حرفی اش با او ماند به نحوی که می توانست یک رمان کامل را تنها در سه ساعت بنویسد و آماده ی چاپ کند!سیمنون در خلال جنگ جهانی دوم در وانده می زیست و در همین دوران بود که با آندره ژید نویسنده ی نامدار فرانسوی آشنایی یافت. در ۱۹۴۵ پس از آن که گشتاپو به یهودی بودن وی شک برد، از فرانسه اشغال شده گریخت و به آمریکا رفت. دوران اقامت در آمریکا از خلاقانه ترین ایام زندگی زندگانی پربار سیمنون بود. در ۱۹۵۵ بار دیگر به اروپا بازگشت و نخست در فرانسه و سپس در سوئیس اقامت گزید. در ۱۹۷۲ عملا داستان نویسی را کنار گذاشت و به نگارش زندگینامه ی خود پرداخت.خودکشی دخترش ماری ژو در ۱۹۷۸ باعث شد تا سال های پایانی عمر را در اندوه و تنهایی سپری کند. در ۱۹۸۴ به علت تومور مغزی مورد عمل جراحی قرار گرفت و ظاهرا بهبود یافت اما طی چند سال بعد وضع جسمانی اش به وخامت گرایید و در شب چهارم سپتامبر ۱۹۸۹ در شهر لوزان سوئیس، هنگامی که درخواب بود، از دنیا رفت.
نکوداشت های کتاب تعطیلات مگره

یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم. . . اگرچه سیمنون در وادار کردن ما به نگاه به درون بی نظیر بود ، این توانایی به وسیله استعدادش در جذب وسواس گونه ما به داستان هایش، پوشانده شده بود.

Guardian
قسمت هایی از کتاب تعطیلات مگره

و مگره دوباره پیپش را که موقع وارد شدن به آپارتمان دختر جوان، با یک حرکت شست خاموش کرده بود، روشن کرد. موقع خداحافظی با مهمانش، بلامی کمی ناراحت به نظر رسید. آیا از این ملاقات مایوس شده بود؟ آیا سکوت مگره کمی موجب نگرانی او نبود؟ دکتر حتی یک بار هم از همسرش چیزی نگفت و حرف معرفی کردنش به سربازرس هم مطرح نشد. «امیدوارم آقا سعادت ملاقات دوباره با شما را داشته باشم.» او هم ضمن دور شدن، زیر لب گفت: «من هم همین طور.» مگره تقریبا از خودش راضی بود. پک های کوچکی به پیپش می زد و به طرف مرکز شهر می رفت. نگاهی به ساعتش انداخت و برگشت و خودش را به مسیری که معمولا باید در این ساعت در پیش می گرفت، رساند و مناظر آشنای خودش را بازیافت: بندر، بادبان های گشوده، بوی قطران و نفت گاز، کشتی هایی که در ورودی بندر، جلوی بازار سرپوشیده ماهی، لنگر می انداختند.

مقالات مرتبط با کتاب تعطیلات مگره
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»

داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب تعطیلات مگره" ثبت می‌کند