نقاط قوت سیمنون در حوزه ی شخصیت پردازی و پرداخت به محیط پیرامون نهفته است.
با داستانی چندوجهی و زیبا، و پایانی غافلگیرکننده و ویژه.
نویسنده ای بزرگ... ظرافتی فراموش نشدنی.
به بعضی کارها نمی شود تفاخر کرد و پیش کشیدن حرفشان موجب لبخند می شود، با این حال، مستلزم میزان زیادی ازخودگذشتگی هستند.
هیچ امکانی وجود نداشت که در نزدیکی ویلا خود را پنهان کند. تنها کاری که می توانست بکند این بود که به هر شکلی شده، کنار دیواری قوز کند و انتظار بکشد. اگر افرادی از آنجا گذر می کردند و او را می دیدند، اغلب برمی گشتند و نگاهش می کردند. شاید ناگزیر می شد ساعت ها آنجا بماند. هیچ دلیل قاطعی وجود نداشت که مردی در آن خانه باشد. و اگر مردی هم آنجا بود، آیا مجبور می شد از خانه خارج شود؟ با این حال مگره، کسل، پیپ خیسش را پر از توتون کرد و تا جایی که توانست خودش را به فرورفتگی دیوار چسباند...
مگره نخوابیده بود. از ساعت پنج ونیم تا هشت در کوچه هایی در معرض جریان باد، تکان خورده بود. به محض ورود به لابرئوته خیس شده بود. حالا در هر قدم، کفش هایش آبی کثیف ترشح می کردند، کلاه شاپواش از شکل و قیافه افتاده بود، آب به پالتو و کتش نفوذ کرده بود. باد باران را مثل سیلی به صورتش می کوبید. کوچه تنگ و تاریک و متروک بود: باریکه راهی مستقیم و شیب دار، در میان دیوار باغ ها، که در وسط آن سیلاب جاری بود. لحظه ای طولانی بی حرکت باقی ماند. حتی پیپش، بین دندان ها، خیس شده بود.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند