تصویری جذاب از روابط بین قدرت دولتی و جامعه روشنفکری..
تحقیقات ارتباطات حوزه ای کوچک اما پر رمز و راز در علوم اجتماعی است. این تخصص نسبتا جدید بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۵ به رشته ای متمایز در جامعه شناسی (با همه ابزارهای مورد نیاز مانند کالج ها، دوره های درسی، مراجع صدور مدرک دکترا و از این قبیل) تبدیل شد. این رشته امروزه بخش عمده ای از زیربنای آموزش های دوره های آموزش عالی و تکمیلی برای خبرنگاران رسانه های چاپی و سخن پراکنی، پرسنل روابط عمومی و تبلیغات، و سایرحرفه های مرتبط را تشکیل می دهد که می توان آنها را ایدئولوژی ورزان [۱]جامعه معاصر امریکا نامید.(۱) تحقیقات ارتباطات جمعی، با کمک برنامه های جنگ روانی دولت، به شکل یک حوزه متمایز علمی در آمد که تأثیری جدی بر انتخاب رهبران می گذاشت و تعیین می کرد که بودجه، توجه و تشویق برای شکوفایی به کدام یک از سرمشق های علمی رقیب در حوزه ارتباطات تعلق بگیرد.
اقناع و پروپاگاندای موثر، جایگزینی منطقی برای خشونت و هزینه های سرسام آور جنگ متعارف تلقی می شد و می شود. طرف داران ارتباطات جمعی اقناعی مدعی اند که این ابزار می تواند بدون افزایش تلفات، کارایی عملیات نظامی را افزایش دهد؛ به خصوص وقتی می خواهیم دشمن گیرافتاده را تشویق کنیم به جای نبرد تا آخرین قطره خون، تسلیم شود. به طور مشابه، بهره گیری از این فنون موجب تقویت روحیه و بهبود نظام فرماندهی و کنترل نیروها می شود، که این مسئله نیزیک مزیت نظامی مشهود است. در نگاه بنیادی تر، آژانس های امنیتی ایالات متحد بر این باورند که پروپاگاندا و جنگ روانی، ابزاری نسبتا کم هزینه برای بسط نفوذ دولت امریکا در ماورای حوزه حضور نظامی مستقیم این کشور است.