مستشرقی که فکر میکند مثلا همان پرسش هایی که در قرون اخیر در اروپا درباره صحت و درستی مطالب کتب مقدس تورات و انجیل مطرح شده به طور طبیعی می تواند درباره قرآن مطرح شود ، شاید از زاویه پیش زمینه ها و رهیافت هایی که تطور اندیشه اروپایی آن که را شکل داده است ، در طرح این پرسش ها محق به نظر برسد ، اما آن سوالها در فرهنگ عربی و اسلامی با همان پذیرش و اعتباری که در فرهنگ اروپایی از آن برخوردارند ، مواجه نخواهند شد . در فضای فرهنگ اسلامی و عربی برای چنین پرسش هایی نه آن زمینه واقعی موجود در تاریخ فرهنگ و تفکر اروپایی وجود دارد و نه آن نتایج به دست خواهد آمد.