کتاب واژگونه خوانی استبداد ایرانی

Despotism
کد کتاب : 40167
شابک : 978-6008975793
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 370
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب واژگونه خوانی استبداد ایرانی اثر آرش حیدری

کتاب "واژگونه خوانی استبداد ایرانی" اثری است به قلم "آرش حیدری" که در آن تلاش می کند نظریه ی استبداد ایرانی را لا به لای وبا، قحطی و انواع و اقسام فشارهای جهانی، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نویسنده می کوشد تا خواننده را به این تفکر وا دارد که به جای این که هر شرایطی را زاییده ی استبداد بداند و هر مساله ای را در بستر استبداد بفهمد، بکوشد تا این سوال را بررسی کند که استبداد به خودی خود چگونه و چرا به مساله ی اصلی بدل گشت و ما به عنوان خوانندگان این کتاب، از چه زمانی مفهوم استبداد را درک کردیم و تاریخ خود را گرفتار به آن دیدیم. درک درست استبداد و "واژگونه خوانی استبداد ایرانی" به قلم "آرش حیدری"، دریچه ای برای درک نوین ایران معاصر به روی خوانندگان می گشاید.
"آرش حیدری" در ابتدا جایگاه نظریه ی استبداد را تبیین می کند و از نقش آن در درک وضعیت سیاسی و تاریخی ایران سخن می گوید. در قدم دوم وی معنای استبداد در طول تاریخ را زیر ذره بین برده و نشان می دهد که چگونه این مفهوم، از یک عنصر فردی و اخلاقی، به یک ساختار برای حکم راندن بدل گشت. او سپس سه مورد از مهم ترین رخدادهای عصر قاجار، یعنی وبا، قحطی و نزاع های ایران با روس ها را بررسی می کند تا چگونگی در هم کوبیده شدن ساختار سنتی حکومت در ایران را به تصویر بکشد. قسمت های پایانی کتاب "واژگونه خوانی استبداد ایرانی"، ایده های مربوط به جمعیت، اقتصاد، راه آهن و راه سازی، ارتش و... را در تحول نظام حکمرانی بررسی کرده و رویکردهای معمول در جامعه شناسی تاریخی ایران را به نقد می کشد.

کتاب واژگونه خوانی استبداد ایرانی

دسته بندی های کتاب واژگونه خوانی استبداد ایرانی
قسمت هایی از کتاب واژگونه خوانی استبداد ایرانی (لذت متن)
در نظام دانش علم انسانی در ایران، استبداد بدل به امری بدیهی و دم دستی شده است که از قفا ما را دنبال می کند و تغییرات اکنون و آینده را توضیح می دهد و پیش بینی می کند. اگر بتوان فصل مشترکی برای اندیشه ورزی درباره ایران در نظر گرفت، به نظر می رسد که این فصل مشترک استبداد ایرانی است. حال ابهام اصلی در این نقطه است که اگر استبداد اینچنین توانایی تبیین پدیده های مختلف اجتماعی را دارد، خود استبداد به مثابۀ یک هستی نظری چگونه تبدیل به مسأله شده است. دانش تاریخی موجود را اگر به مثابۀ یک گفتمان در نظر گیریم، به نظر می رسد استبداد دالی مرکزی برای این گفتمان است و معروف ترین متون در زمینۀ مطالعات تاریخی در ایران، استبداد را به عنوان یک محور اصلی در نظر گرفته اند (اگر اصلی ترین محور نباشد) اینجا مسأله ای پر رنگ جلوه می کند. اگر این حقیقت را جدی بگیریم که همۀ پدیده های اجتماعی دارای تاریخ هستند و هستی تاریخمندی دارند، آنگاه این مسأله ارزش تأمل کردن دارد که خود استبداد چگونه تبدیل به مفهومی محوری در تاریخ اندیشۀ ایرانی شده است.