اگر این حرف را می زد به منزله اعتراف کردن به عشق ملکه ماری آنتوانت بود و در آن صورت محو می گردید. از این گذشته، جوانمردی روهان اجازه نمی داد شاهزاده خانمی چون ماری آنتوانت را بدنام نماید. در تمام مدت محاکمه که یک هفته طول کشید، هر دفعه که رئیس دادگاه از روهان می پرسید: شما که این گردنبند را برای خانم دولاموت خریداری کردید، به چه مناسبت شهرت دادید که گردنبند را برای ملکه فرانسه خریداری کرده اید؟ روهان سکوت می نمود و سر را پایین می انداخت. خانم دولاموت قبل از اینکه در دادگاه حضور به هم برساند، یک وکیل مدافع انتخاب کرد. وکیل مدافع به او گفت: خانم، هیچ کس نمی تواند شما را متهم به کلاهبرداری کند و شما در دادگاه بگویید که کاردینال عاشق شما بود و شب ها در جنگل شما را ملاقات می کرد و شما از عاشق خود درخواست کردید که یک گردنبند الماس برای شما خریداری نماید و او هم خرید. اگر خانم دولاموت بعد از اینکه توقیف شد، در مرحله استنطاق این حرف را می زد، آزادش می کردند، چون نه او از جواهرفروش چیزی خریداری کرده، نه سفته ای داده بود و می توانست بگوید چون کاردینال مرا دوست می داشت، نیم میلیون لیره به من پول نقد داد و یک گردنبند هم برایم خرید، ولی در آن موقع به متهم اجازه نمی دادند که در مرحله استنطاق، وکیل مدافع انتخاب کند و خانم دولاموت که غافلگیر شده بود، اعتراف نمود که خود را به جای ماری آنتوانت جا می زده است. منتها کاردینال حاضر نبود این قسمت از اظهارات آن زن را بپذیرد، در صورتی که برای قضات تردیدی باقی نماند که کاردینال به شوق اینکه ملکه فرانسه را در جنگل ملاقات می کند حاضر شد آن طور برای آن زن ولخرجی نماید.
بچهها تو خریدش اصلا شک نکنین خیلی کتاب پر محتوا و جذابیه
مردی چون لوییچهاردهم که میگفت: «قدرت سلاطین نه در توپ است نه در ارتش، بلکه قدرت پادشاهان از وقتشناسی سرچشمه میگیرد»، بعدها از تشریفاتی که خود ایجاد کرده بود، چنان به تنگ آمد که در آخرین سالهای عمر حتی از آپارتمان خود خارج نمیشد؛ ولی در آن موقع چهاردهساله بود و برای فرار از تشریفات، دو دستاویز مؤثر داشت: یکی گردش در جنگل و استحمام (در فصل تابستان) و دیگری شکار (در فصل زمستان). لوییچهاردهم گرچه میتوانست از تشریفات بگریزد، ولی نمیتوانست از ملازمین خود فرار کند و پیوسته در جنگل یا کنار رودخانه عدهای با او بودند و کسی نمیتوانست لویی جوان را در نقطهای تنها به دست بیاورد. به همین جهت، لذت عشق و علاقه را یک خدمتکار چهل و دو ساله به اسم خانم «بووه» به لوییچهاردهم چشاند، زیرا فقط او میتوانست قبل از صرف شام (یعنی قبل از ساعت سه بعداز ظهر) تنها با لوییچهاردهم در اتاق باشد.« از متن کتاب »
کتاب عشاق نامدار فرانسه و روسیه به قلم ذبیحالله منصوری، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که زندگی خصوصی پادشاهان و بزرگان کشورهای اروپایی را در قرنهای 16 تا 19 روایت میکند. از جمله شخصیتهایی که روایتهای آنها در این کتاب آمده میتوان به لویی شانزدهم، روسپیر، دانتون، ناپلئون بناپارت و . . . اشاره کرد.«منبع نشر نگاه»
کتاب به ترتیب در مورد سلطنت " لوییها و همسران " و سپس به دربار روسیه رفته یعنی زندگی " پطر کبیر و کاترین " را بازنمایی میکند و دوباره به فرانسه بازگشته و زندگی " ناپلئونها و همسران " و " انقلاب فرانسه " میپردازد. سیری در تاریخ فرانسه و روسیه قرن 16 تا 19 میلادی و بازنمایی آن دوران در اروپا و روسیه .
نه دربارهی کتاب چیزی نوشته شده نه قسمتی از کتاب رو گذاشتین نه ختی نوبسنده اش!
کتاب جالبیه، کتاب طولانی که علاوه بر جنبه تاریخی، زندگی اجتماعی و سیاسی اون زمان رو هم بیان میکنه. واسه من که کتاب تاریخی دوس دارم خوب بود.تاریخ فرانسه رو از زمان لویی چهاردهم تا اواخر قرن نوزده میلادی مثل یه قصه گفت.