1. خانه
  2. /
  3. کتاب زمستان

کتاب زمستان

نویسنده: الی اسمیت
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
0.5 از 1 رأی

کتاب زمستان

Winter
٪15
150000
127500
پیشنهاد ویژه
1 از 1 رأی

کتاب زمستان

Winter
انتشارات: مهراندیش
٪25
270000
202500
معرفی کتاب زمستان
کتاب «زمستان» رمانی نوشته ی «الی اسمیت» است که اولین بار در سال 2017 به چاپ رسید. زمستان، فصل سرمای سخت، و زمین و آب های یخ زده است. و اکنون مادر «آرت» چیزهایی می بیند، درست مانند خود او. وقتی چهار نفر—غریبه و خانواده—در خانه ای با پانزده اتاق در «کورن وال» برای کریسمس گرد هم می آیند، آیا جای کافی برای همه وجود خواهد داشت؟ زمستان باعث می شود چیزهایی که قبلا از نظر پنهان بودند، اکنون به چشم آیند. «الی اسمیت» در کتاب «زمستان» با نگاهی خردمندانه، پراحساس و بی تعارف به حقیقت های پیدا و پنهان زندگی می پردازد و داستانی را ارائه می کند که ریشه ای عمیق در تاریخ، خاطرات، هنر و عشق دارد.
درباره الی اسمیت
درباره الی اسمیت
الی اسمیت زادهٔ ۱۹۶۲ ، نویسنده، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار اسکاتلندی است. او برندهٔ جوایز ادبی مهمی هم‌چون جایزه‌ی ادبی کاستا بوک ، جایزه‌ی ادبی گلداسمیت ، جایزه‌ی ادبیات داستانی زنان ، و ... بوده‌است. اسمیت در سال ۲۰۰۷ به عضویت انجمن سلطنتی ادبیات درآمد و در سال ۲۰۱۴ برای خدماتش به ادبیات، نشان امپراتوری بریتانیا را دریافت کرد. الی اسمیت تنها نویسندهٔ دنیاست که تاکنون توانسته چهار بار فینالیست جایزه ادبی من بوکر شود. سباستین بَری، شاعر و نویسندهٔ صاحب‌سبک و شناخته‌شدهٔ ایرلندی، در سال ۲۰۱۶ از الی اسمیت به‌عنوان نویسندهٔ اسکاتلندیِ منتظر دریافت جایزه نوبل نام برد. او در دانشگاه آبردین درس خوانده ولی دورهٔ دکترای خود را ناتمام رها کرد. اسمیت پیش از آنکه به‌صورت تمام وقت به نوشتن بپردازد، مدرس دانشگاه استرثکلاید بود. اولین داستان بلند او به نام مثل در سال ۱۹۹۷ به چاپ رسید.
ویژگی های کتاب زمستان
  • از کتاب های برگزیده سال به انتخاب «کتابخانه عمومی نیویورک»
نکوداشت های کتاب زمستان

تأملی خیره کننده بر لحظه ای پیچیده و احساس برانگیز در تاریخ.

Time

«اسمیت» یک بار دیگر تاریکی را با نور، و استیصال را با امید به تعادل رسانده است.

NPR

«اسمیت» یکی از کمیاب ترین موجودات در دنیا است: یک رمان نویس واقعا بی باک.

Chicago Tribune
قسمت هایی از کتاب زمستان

عشق مرده بود. مرگ مرده بود. چیزهای بی شمار دیگری همه مرده بودند. بعضی، اما، نمرده بودند، یا هنوز نمرده بودند. زندگی هنوز نمرده بود. انقلاب نمرده بود. برابری جنسیت و نژاد هنوز نمرده بود. نفرت نمرده بود.

تصور کن شبح همه ی این چیزهای مرده دنبالت کرده باشد. تصور کن با شبح یک گل، تسخیر شده باشی. نه، تصور کن با شبح (اگر چیزی به نام شبح به جای خیال و تصور وجود داشته باشد) یک گل، تسخیر (اگر چیزی به نام تسخیر کردن، به جای روان رنجوری و روان پریشی وجود داشته باشد) شده باشی.

سیاره ی کوچک خودش را داشت، در دنیای ریز میکروسکوپی مخصوص خودش بود، انگار دور و اطراف، و روی دسته ای از شاخه های گل های ارکیده ی مرده و خاک گرفته فرود بیاید، ولی از هر سر بودا که «سوفیا» تا به حال با آن برخورد کرده بود، شفقت و محبت بیشتری ساطع می کرد، یا بیشتر از هر سر نقاشی شده از الهه ی عشق «کیوپید»، یا از هر مجسمه ی نوزاد بهت زده ی کریسمس.

نظر کاربران در مورد "کتاب زمستان"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

صفحه اول کتاب به قدری دارک شروع میشه که جرعت نمیکنید کتابُ ورق بزنید

1403/03/26 | توسطپیمان ظفریان
1
|