«پریزاد» به همراه نامزدش «جواد»، مادرش را برای مداوای قلبش به تهران می آورند. آنها به خانة یکی از اقوامشان می روند که در یک خانة مرفه سرایدار هستند. زن سرایدار به خاطر مهمانی ای که صاحبخانه برای بازگشت پسرش «سام» از خارج کشور گرفته، از پریزاد تقاضا می کند تا در کارها به او کمک کند. با وجود مخالفت جواد، پریزاد مخفیانه به آن مهمانی می رود و سام شیفتة او می شود. بعد از مدتی به پیشنهاد سام، مادر پریزاد نزد بهترین پزشک قلب می رود و پزشک تشخیص می دهد که برای درمان فقط باید به خارج از کشور بروند. سام به شرط ازدواج پریزاد با او، می پذیرد که تمام هزینه ها را بپردازد. پریزاد که سر دوراهی قرار گرفته تصمیمی می گیرد که سرنوشتن را تحت تاثیر قرار می دهد. حوادثی که پس از این به وقوع می پیوندد ادامة داستان را شکل می دهد.
کتاب عاشق منتظر