به محض این که کتاب را بردارید، نمی خواهید آن را کنار بگذارید.
«شاری لاپنا» یکی از بهترین نویسندگان تریلر کنونی است.
اثری که نمی شود آن را کنار گذاشت.
فن بالای گاز را روشن کرد، پنجره بالای سینک ظرفشویی را هم باز کرد و با شتاب به طبقه بالا دوید. یک چهارپایه از بیرون اتاق خواب برداشت تا قدش به دستگاه اعلام خطر راهرو برسد. دست هایش می لرزید و بالاخره به سختی توانست آن را خاموش کند.
صدای گریه بچه ها را شنید که با صدای زنگ هشدار بیدار شدند. هیس هیس کنان وارد اتاق بچه ها شد و یکی یکی آن ها را بغل کرد و گونه آن ها را بوسید. اما کار از کار گذشته بود و آن ها ساکت نمی شدند. «اما» و «جکی» را برداشت و به اتاق پذیرایی رفت و کلی اسباب بازی جلوی آن ها ریخت تا سرگرم بشوند و به آشپزخانه برگشت. هوا تمیز شده اما هنوز بوی دود می آید.
به ماهیتابه سوخته روی اجاق گاز نگاه کرد. هنوز هم از آن می ترسید. در فلزی را برداشت و متوجه شد داخل آن روغن است. قرار بوده چیزی را سرخ کند؟ یادش نمی آید. چطور ممکن است ماهیتابه را با روغن روی گاز بگذارد و فراموش کند و بخوابد؟ اگر آتش همه جای خانه را می گرفت، چه؟ به اتاق نشیمن برگشت؛ روی فرش نشست و به کاناپه تکیه داد و بچه ها را بغل کرد.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
داستان خوب و پر کششی داشت 👍