زندگی بعد از بهاره تنهایی ممتدی شد که با تنهایی های گاه و بیگاه این و آن ، فقط سایه روشنش عوض می شد. تنها کسی که تنهاست می داند آدم تنها برای آنکه تنها نباشد ، باید تن به چه تنهایی هایی بدهد. گویی هیچکس قرار نیست سهمی از تنهایی تو را بردارد و تو چون باتلاقی هستی که رودخانه های مرده ی تنهایی این و آن مهمانت می شوند.