نخستین ایراد، زاویه دید است. ما عموما نمیتوانیم سامانه ای را که در آن هستیم به خوبی ببینیم. گالیله برای توصیف محدودیت های دید انسان، تشبیه زیبایی می کند. او می گوید تصور کنید در یک کشتی هستید که با سرعت ثابتی (یعنی بدون تغییر در شتاب یا جهت حرکت می کند. شما پایین عرشه هستید و هیچ پنجره ای هم نیست که بتوانید بیرون را ببینید. در همین وضع، دستتان را بالا می برید و توپی را که در دست دارید به پایین رها می کنید. از نظر شما توپ مستقیم، به دلیل نیروی جاذبه، به پایین حرکت می کند.
مهم ترین عاملی که باعث می شود نتوانیم از تماسمان با واقعیت چیزی بیاموزیم، | خود ما هستیم. درک سامانه ای که ما بخشی از آن هستیم دشوار است؛ زیرا در این شرایط، نقاط کوری وجود دارد که نمی توانیم ببینیم، یعنی نقاطی که در آنها، قادر به دیدن چیزهایی که در پی آنها نیستیم و به آنها توجه نداریم، نیستیم..