آنی ریچاردز می داند که هزاران چیز وجود دارد که باید مراقبشان باشد- تصادف با دوچرخه، آبله مرغون، حیواناتی که در باغ وحش از قفس هایشان فرار می کنند. برای همین است که مراقب بودن این اندازه مهم هست، حتی اگر به قیمت کنار گذاشتن چیزهایی که دوست دارد تمام شود؛ مثلا مسابقه دوچرخه سواری با دوستان، یا خوردن هات داگ. همه سعی می کنند به آنی بگویند که این اندازه مراقب نباشد و او اوضاعش مرتب است. اما آنها فکر می کردند که برادرش جرارد نیز اوضاعش مرتب بود اما او مرد. با ورود همسایه جدید است که آنی می فهمد مراقبت های او آن اندازه ها هم که او فکر می کند موفق نیستند. شاید او بتواند به آنی کمک کتر که چتر غم هایش را ببندد...
درباره لیزا گراف
لیزا گراف، زاده ی 26 اکتبر 1973 در کالیفرنیا، نویسنده ی آمریکایی است.گراف کار خود را با ویراستاری کتاب های کودکان آغاز کرد و پس از مدتی، خود به نوشتن رمان های کودک و نوجوان روی آورد. او اکنون نویسنده ای تمام وقت است و در شهر نیویورک زندگی می کند.
این کتاب شاید بچگانه به نظر بیاد ولی پر از حرفه برای گفتن به تمام سنین.. داستانش بعد از چند سال که از خوندنش میگذره، هنوز تو ذهنم مونده و خواهد موند .. واقعا تاثیرگذار بود :)✨🫀