تاریخی شگفت انگیز از «اورلیوس» و باورهایش.
این کتاب به شکلی منحصر به فرد، تاریخ، فلسفه و روانشناسی را ترکیب می کند.
یک راهنمای مدرن جذاب برای خرد «رواقی گری».
مارکوس ذاتا انسان آرامی نبود. مجبور شد برای تسلط بر خشم خود تلاش کند. در جمله ی آغازین کتاب «تأملات» پدربزرگش را ستایش می کند که مرد بسیار خونسرد و متعادلی بود. در دیگر یادداشت هایش مدام به مشکل تسلط بر خشم اشاره می کند. می دانیم که مارکوس با خشم خود مشکل داشت و تلاش می کرد آرام تر و منطقی تر شود. در انتهای کتاب «تأملات» از خدایان تشکر می کند که هرگز به دوستان، خانواده یا آموزگارانش توهین نکرده، اگرچه گاهی خیلی نزدیک بوده کنترل خود را از دست بدهد.
به صراحت، رواقی گری ارتباطی به انفعال ندارد. ولی انسان عاقل به خاطر چیزهایی ناراحت نمی شود که خارج از حوزه ی کنترلش هستند، مانند اعمال دیگران. بنابراین رواقیون تکنیک های روان شناختی متعددی دارند که کمکشان می کند با احساساتی چون خشم مقابله کرده و آن ها را با نگرش های آرام تر، ولی توأم با اراده جایگزین کنند.
یکی از مضامین تکراری در کتاب «تأملات»، مواجهه با خشم از طریق همدلی بیش تر و درک دیگران است. در حالی که روان درمانی مدرن معمولا بر اضطراب و افسردگی تمرکز دارد، رواقیون بیشتر به مشکلات خشم می پردازند.