1. خانه
  2. /
  3. کتاب آخرین کودک

کتاب آخرین کودک

نویسنده: جان هارت
4.67 از 3 رأی

کتاب آخرین کودک

The Last Child
انتشارات: قطره
٪15
510000
433500
معرفی کتاب آخرین کودک
کتاب «آخرین کودک» رمانی نوشته «جان هارت» است که اولین بار در سال 2009 منتشر شد. یک سال پس از این که دختری دوازده ساله به نام «آلیسا مریمون» در راه بازگشت از کتابخانه ناپدید شد، برادر دوقلویش «جانی»، همچنان به جست و جو در شهر ادامه می دهد و خیابان به خیابان را زیر پا می گذارد. کارآگاه «کلاید هانت»، افسر ارشد در پرونده «آلیسا»، «جانی» و مادرش را با دقت زیر نظر گرفته است. وقتی دختری دیگر ربوده می شود، «جانی» عزم بیشتری برای یافتن خواهرش پیدا می کند چون او اکنون مطمئن شده که عامل این آدمربایی، همان کسی است که «آلیسا» را ربوده است. اما چیزی که «جانی» کشف می کند، مخوف تر از تصورات تمام مردم شهر است—چیزی که کل اجتماع را به شوک فرو می برد و زندگی «جانی» را به خطر می اندازد.
درباره جان هارت
درباره جان هارت
جان هارت متولد سال 1965 میلادی، نویسنده آمریکایی رمان های ترسناک می باشد. کتاب های او در کارولینای شمالی ، جایی که متولد و بزرگ شده، توسعه می یابد. وی در در حال حاضر در ویرجینیا زندگی می کند. هارت در سال 1988 از دانشگاه دیویدسون فارغ التحصیل شد. کار های او با آثار اسکات تارو و جان گریشام مقایسه می شود. هارت برنده ی دو جایزه Edgar Allan Poe  برای بهترین رمان، در سال 2008 برای رمان رودخانه دان و در سال 2010 برای کتاب آخرین فرزند، می باشد. وی تنها نویسنده ی تاریخ است که برنده ی جایزه Edgar  برای بهترین رمان های پی در پی می باشد. همچنین او برنده جایزه Barry (رمان 2010) برای کتاب "آخرین فرزند" ، جایزه SIBA Book (2012: تخیلی)، برای خانه ی آهنی، و Ian Fleming Steel Dagger (2009) برای کتاب "آخرین فرزند" است.
ویژگی های کتاب آخرین کودک
  • برنده ی جایزه «ادگار» سال 2010
  • برنده ی جایزه Barry سال 2010
  • از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب آخرین کودک

داستانی تشویش آور و چندلایه درباره خانواده های متلاشی و رازهایی مرگبار.

Publishers Weekly

به شکل لذت بخشی کاراکتر-محور.

Kirkus Reviews

«هارت» جایگاه خود را در کنار بزرگان این ژانر تثبیت می کند.

Library Journal
قسمت هایی از کتاب آخرین کودک

عینک آفتابی اش جا به جا کرد و نگاهی به آینه بزرگ بالای شیشه جلو انداخت. سراسر اتوبوس و تک تک مسافرانش را می توانست ببیند. در سی سال گذشته، همه جور آدمی در آن آینه دیده بود: دخترکان زیبا و مردان ورشکسته، مست ها و خل و چل ها، مادرانی همراه با نوزادان قرمز و چروکیده. دردسر را از یک فرسخی تشخیص می داد.

می توانست بگوید چه کسی وضعش رو به راه است و چه کسی در حال فرار است. نگاهی به پسرک انداخت. پسربچه شبیه فراری ها بود. دماغش پوسته پوسته شده بود، اما زیر پوست آفتاب سوخته اش، رنگ پریدگی بیمارگونه ای دیده می شد که ناشی از بی خوابی یا سوء تغذیه یا هر دو بود.

پوست صورتش روی استخوان های گونه اش کشیده شده و آن ها را شبیه تیغه ای تیز کرده بود. کم سن و سال و ریزجثه بود، احتمالا ده ساله، با موهای آشفته مشکی.

مقالات مرتبط با کتاب آخرین کودک
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب آخرین کودک"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

با یک کتاب ۵۰۰ و خرده‌ای طرف هستید که از صفحه ۸۰ جذابیت و کشش داستان شروع میشه و تقریبا تا اخرین صفحات یک نفس ادامه داره الان تقریبا یک ماه از پایان خوندن این کتاب می‌گذره و همچنان روزها به یادشم ... حتماااا این کتاب رو بخونید از اون کتاب‌هاس که بشذت مطلوم واقع شده و لیاقت دیده شدن زیادی داره ترجممه هم می‌تونست بهتر باشه اما خیلی اذیت تون نمی‌کنه

1402/08/20 | توسطزهرا سلطانی
4
|

فقط می‌تونم بگم عجب کتابی بود! فوق العاده و پر از تعلیق با این که ایده ای نسبتا ساده و بدون پیچش خاصی داشته باشه! اما به شدت کشش داره و درگیر کننده هست. واقعا خیلی زیاد باهاش حال کردم از بهترین پلیسی هایی بود که خوندم. پایانش به هیچ وجه قابل حدس نیست. عالی عالی! پلیسی خون‌ها عاشقش می‌شن.

1401/09/23 | توسطشینوبی - کاربر سایت
7
|

خیلی جالب بود و تا آخرین لحظه نمیتونستی حدس بزنی چی میشه حتما توصیه می‌کنم مطالعه کنید و از دستش ندید

1400/03/28 | توسطام البنین عبیاوی
9
|
پاسخ ها

درود بسیار بر تمامی عزیزانی که با کتاب انس گرفته اند و کتابهای خوب چه از نویسندگان عزیز ایرانی و چه از نویسندگان عزیز خارجی را می‌خوانند و در زندگی خود از آنها استفاده میکنند

1402/09/20|توسطمحمدرضا امیرخانی - کاربر سایت
2