1. خانه
  2. /
  3. کتاب خداحافظی طولانی

کتاب خداحافظی طولانی

4.2 از 1 رأی

کتاب خداحافظی طولانی

The Long Goodbye
٪15
290000
246500
معرفی کتاب خداحافظی طولانی
«خداحافظی طولانی» رمانی از ریموند چندلر است که در سال 1953 منتشر شد ، ششمین رمان او با حضور بازپرس خصوصی فیلیپ مارلو است. برخی منتقدین آن را پایین تر از The Big Sleep یا Farewell ، My Lovely می دانند ، اما برخی دیگر آن را به عنوان بهترین کارهای او معرفی می کنند. چندلر در نامه ای به یکی از دوستان ، این رمان را "بهترین کتاب من" نامید. این رمان به دلیل استفاده از داستانی گاراگاهی به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی و همچنین شامل عناصر اتوبیوگرافی از زندگی چندلر قابل توجه است. در سال 1955 ، این رمان جایزه ادگار بهترین رمان را دریافت کرد. بعدا به عنوان فیلمی با همین نام در سال 1973 اقتباس شد .
درباره ریموند چندلر
درباره ریموند چندلر
ریموند تورنتون چندلر، زاده ی 23 جولای 1888 و درگذشته ی 26 مارس 1959، فیلمنامه نویس و رمان نویس آمریکایی بود.چندلر در شیکاگو به دنیا آمد و سال های ابتدایی زندگی اش را به همراه والدین، خاله و دایی اش در نبراسکا گذراند. پدر چندلر که معتاد به الکل بود، پس از مدتی خانواده را ترک گفت.او به دانشگاه نرفت و به جای آن در پاریس و مونیخ، به بهبود مهارت هایش در زبان های خارجی پرداخت. اولین شعر او نیز در همین زمان به انتشار رسید. چندلر به خاطر شرایط سخت مالی در دوره ی رکود بزرگ اقتصادی، برای امرار معاش به نویسندگی روی آورد و رمان نویسی را به صورت خودآموز فرا گرفت.ریموند چندلر، سرانجام در 26 مارس 1959 چشم از جهان فرو بست.
ویژگی های کتاب خداحافظی طولانی
  • برنده جایزه ادگار بهترین رمان سال 1955
نکوداشت های کتاب خداحافظی طولانی

به نظر می رسد چندلر قهرمانی آمریکایی ایجاد کرده است: خردمند ، امیدوار ، متفکر ، پرماجرا ، احساساتی ، بدبین و ..

New York Times

ریموند چندلر یکی از بهترین نویسندگان نثر قرن بیستم بود. . . . او مثل فرشته نوشت است.

Literary Review
قسمت هایی از کتاب خداحافظی طولانی

دفعه اولی که چشمم به تری لنوکس افتاد، توی یه ماشین رولزرویس نقره ای رنگ بیرون تراس رستوران دنسرز مست بود. مسول پارکینگ ماشین را آورده بود و همونطور درو واز نگه داشته بود، چون پای چپ تری لنوکس هنوز بیرون ماشین آویزون بود. انگار یادش رفته بود که اصلا پای چپی هم داره. چهره اش جوون به نظر می اومد، ولی موهاش سفید استخونی بود. از چشمهاش پیدا بود که پاتیله، ولی از اون که می گذشتی قیافه اش مثل هر کس دیگه ای بود که تو جایی که فقط واسه سرکیسه کردن ساخته شده، پول زیادی خرج کرده بود. یه دختر کنارش بود. موهاش رنگ قرمز تیره دوست داشتنی ای داشت، رو لبهاش لبخند دوری بود و رو شونه هاش یه پالتو پوست خز آبی بود که تقریبآ باعث می شد اون رولزرویس مثل هر ماشین دیگه ای به نظر بیاد. اما نه. هیچی نمی تونه با رولزرویس این کار رو بکنه. مسول پارکینگ یکی از همون نیمچه خشن های معمولی بود که یه کت سفید تنش بود و اسم رستوران با نخ قرمز جلوش گلدوزی شده بود. دیگه داشت خسته می شد. صداش یه کم تند بود. «ببین، آقا. خیلی ناراحت میشی اگه پاتو بکشی تو ماشین تا من بتونم این در را همچین ببندمش؟ یا می خوای کاملا وازش کنم تا بتونی بیفتی بیرون؟» دختره یه نگاهی بهش کرد که باید اقلا ده سانت از پشت شونه اش می زد بیرون. اما زیاد ناراحتش نکرد. با دیدن کسانی که تو رستوران دنسرز رفت و آمد می کنن، تصور آدم در مورد اینکه پول فراوون چی به روز شخصیت آدم می آره، به هم می ریزه.

مقالات مرتبط با کتاب خداحافظی طولانی
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته

آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.

آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»

در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.

لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»

اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

نظر کاربران در مورد "کتاب خداحافظی طولانی"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

قصه‌ای جذاب با ریتم تند و دیالوگ‌های پر کنایه‌ای که از پی‌رنگ داستان جذاب‌ترند. پایان‌بندی غافل‌گیرکننده‌ی داستان مرا درگیر کرد. :)

1401/07/03 | توسطImfarza
1
|

ترجمه زیاد جالب نبود

1401/07/03 | توسطImfarza
2
|