کتاب کلیدهای ذن

Zen Keys
کد کتاب : 46078
مترجم :
شابک : 978-6229632840
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 120
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1974
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب کلیدهای ذن اثر تیچ نات هان

تیچ نات هان گرما و وضوح خود را به این توضیح منحصر به فرد ذن بودیسم می آورد. با بحث در مورد زندگی روزمره در صومعه ذن، Nhat Hanh شخصیت ذن را که در ویتنام تمرین می‌شود، نشان می‌دهد و توضیحات روشنی از عناصر اصلی تمرین و فلسفه ذن به خواننده ارائه می‌دهد.

توجه کامل به مفاهیمی مانند آگاهی و ناپایداری و مسائل معاصر مانند تضاد بین فناوری مدرن و معنویت داده شده است. بخش آخر شامل مجموعه ای از 43 کوان از استاد ویتنامی قرن سیزدهم، Tran Thai Tong است که برای اولین بار در اینجا به انگلیسی ترجمه شده است.

«کلید ذن» که در ابتدا در سال 1974 منتشر شد، چندین سال در دسترس نبود اما اکنون با تقاضای عمومی مجددا منتشر شده است. خوانندگان آن را امروز مانند زمانی که برای اولین بار نوشته شد تازه خواهند یافت و از بی زمانی بینش های آن شگفت زده خواهند شد. چیزی که این کار را به‌ویژه جذاب می‌کند این است که Nhat Hanh می‌تواند آنچه را که در ارائه‌های دیگر ممکن است مانند اصول انتزاعی توخالی به نظر برسد، تقویت کند. نمونه ای که او در زندگی خود به عنوان یک مدافع بی امان صلح ایجاد کرده است، قدرت و درک واقع بینانه را برای اهداف آرمان گرایانه بودایی به ارمغان می آورد.

در این کتاب نویسنده فلسفه‌ای را ارائه می‌کند که او را قادر می‌سازد تا در هر لحظه مراقب آرامش خود باشد.

کتاب کلیدهای ذن

تیچ نات هان
تیچ نات هان، نویسنده، شاعر، پژوهشگر نامدار جهانی و راهب بودایی ذن، در اجتماعی رهبانی که در فرانسه بنیان نهاده زندگی می کند. وی که نویسنده کتاب پرفروش نیویورک تایمز به نام خشم، اثر کلاسیک معجزه تمرکز حواس، و کتاب های بی شمار دیگری است، کارگاه های عمومی در سراسر جهان برگزار می کند و عزلتگاه های برقراری صلح با کهنه سربازان را هدایت می کند. وی در سال ۱۹۶۷ نامزد جایزه صلح نوبل شد.رهبر معنوی بوداییان
قسمت هایی از کتاب کلیدهای ذن (لذت متن)
فیلسوفی از بودا می پرسد: «شنیده ام که آیین شما آموزه ایی است در زمینه ی روشن شدگی. روشش چیست؟ به عبارت دیگر، روزتان چه جوری می گذرد؟» بودا می گوید: «راه می رویم، غذا می خوریم، دست هایمان را می شوییم، می نشینیم...» - در این کارها که چیز خاصی نیست؟ همه راه می روند، غذا می خورند، دست هایشان را می شویند، می نشینند... - چرا، فرقی هست. وقتی ما راه می رویم از این حقیقت آگاهیم که داریم راه می رویم. وقتی که غذا می خوریم از این حقیقت آگاهیم که غذا می خوریم؛ و مانند این ها؛ اما وقتی دیگران راه می روند، غذا می خورند، از کاری که می کنند آگاه نیستند.